پر می کشی

سلام استاد عزیز در مقام نقد نبودم و نیستم و تنها خادمی شما بزرگواران را بلدم ممنونم از شجاعت و نقد پدیزایی خوبتان امیدوارم جوانان عزیزمان .....

نجم تابنده ناب بمانید استاد بامرام وبزرگوارم

درود استادبزرگوارم
همیشه زیبا قلم می زنید

درودها برشما جناب آصف غیر از عیب قافیه که گفته آمد شعر زیبایی بود

درود مرا پذیرا باشید استاد بزرگوار

درود بر استاد ارجمندم

سلام استاد ارجمند. بسیار زیبا...

سپاس استاد بقدری شعر هایتان زیباست که زیبای را لطا فت میدهد

زیبایی اشعار شما به وجد آورندست استاد

در اوج باشید🌷🌷🌷🌷🌷

درودها

درودها بر استاد آصف عزیز و ارجمند

درود بر شاعر توانا و ادیب وارسته
حضرت آصف عزیز و ارجمند
غزلی به روز و وزین بود
دست مریزاد بزرگوار

سلام استاد گرانقدرم
بسیار عالی
زبان شعرتان گرچه با زبان شعر بنده تفاوت داشت اما یکنواختی زبان زیبایی شعرتان را دوچندان کرده عالی بود

آنگه که بشکفَد گلت ای شمس مشرقی
بـی رونق است کوکب رخشنده درفضا

سلام و عرض ادب محضرتان استاد گرانقدرم
عالی سرودید دست مریزاد

در مصرع اول بیت مذکور ،
زمان فعل ، \" حال التزامی \" است در حالی که در مصرع دوم زمان فعل ، \" حال ساده \" است
بشکفد به دنبال خود فعل \" می شود \" لازم دارد

آنگاه که گل تو بشکفد ... کوکب رخشنده در فضا بی رونق می شود .

به نظر می رسد بجای \" گلت \" ، \" رخت \" مناسب تر باشد


جسارتم را عفو بفرمایید استاد مهربانم

درود بر شما

درود بر شما
همیشه ازاحساس ِ قلمتان آموخته ام

سلام بر سرور ارجمند جناب آصف
بسیار زیبا و دلنشین سرودید شعر نابتان را.
سربلند باشید.

سروران ارجمند درود برشما
ضمن تشکر فراوان از عزیزانی که باحضورشان محفل حقیر را مزین فرمودند وبا نقدهای کارآمد خویش گره گشا بوده اند.
بنده در پینوشت این سروده خواهش نموده ام که شاعران عزیز و اساتید محترم بدون اغماض نظرات راه گشای خویش را ارائه فرمایند.
مع الوصف بعضی از دوستان یا سرودۀ ناقابل بنده را قابل نقد ندانسته اند
ویا طبق معمول رعایت احترام حقیر را مد نظر داشته اند.
در هردوصورت مرا رهین الطاف خود ساخته اند.
ضمنا پس از رویت تمام نقدها یک به یک پاسخگوی عزیزان نقاد خواهم بود.
باسپاس فراوان ازشما

سلام
و درود بر یار دیرین حضرت دوست جناب آصف عزیز
طبع و قلم تان همواره پر توان
ان شا ء الله
گر قلب من فضا و جان شما ست مهر
مهر شـمـا هـمـــاره آکـنــده در فـضــا
جای شما در قلب من است

درود بر استاد بزرگوارم

قلمتان پایدار دلتان بی غم
سربلند باشید

درود بر استاد آصف گرامی
قصه عشق شنیدن ،با زبان شما حلاوتی دگر است .

درود استاد آصف عزیز
شعری بسیار زیبا مهمان بودم از قلم توانای شما

دوستان گرامی درود برشما
ابتدا باید تشکر کنم از عزیزانی که قبول زحمت فرموده دراین محفل محقر حضوریافته اند.
اما بعد
سرودۀ ناچیز بنده حدود دویست و سی نفربازدید کننده داشته و این یعنی اینکه تقریبا دویست نفر این شعر را قرائت نموده اند. برای بنده جای تاسف است که تنها بیست وچند نفر نظرگذاشته اند و از میان این جمع فقط تعداد اندکی به نقد شعر پرداخته اند .همانطور که قبلا عرض کرده ام شاید سرودۀ این جانب را قابل نقد ندانسته اند وکسی را نمیتوان وادار به کاری نمود.
معمولن اساتید اهل فن نقادی برای نقد یک شعر به رزومۀ شاعر هم نگاهی گذرا خواهند داشت.سپس اتخاذ تصمیم خواهند نمود.
همانگونه که استاد سلیمی بیان فرموده اند این غزل بزرگترین ایرادش قافیه هست که با نگاه عادی و گذرا کمتر کسی متوجۀ این عیب بزرگ میشود و از استاد سلیمی ممنونم که گوشزد فرمودند.
دوست ارجمندم جناب دکتر مهدی پور ، ایرادی به بیت اول این سروده وارد نموده اند که در زیر توضیح خواهم داد


آنگه که بشکفَد گلت ای شمس مشرقی
بـی رونق است کوکب رخشنده درفضا

ایشان فرموده اند ؛
در مصرع اول بیت مذکور ،
زمان فعل ، " حال التزامی " است در حالی که در مصرع دوم زمان فعل ، " حال ساده " است
بشکفد به دنبال خود فعل " می شود " لازم دارد
آنگاه که گل تو بشکفد ... کوکب رخشنده در فضا بی رونق می شود .
به نظر می رسد بجای " گلت " ، " رخت " مناسب تر باشد.
درپاسخ باید عرض کنم
واژۀ آنگاه .در ابتدای بیت بیان کننده مرور زمان و مضارع التزامی بودن بیت است
یعنی هر زمان که گل روی تو ای خورشید مشرقی باز شود.انوار ماه در آسمان بی نور میشود.چون طبیعتا وقتی نور خورشید باشد نور ماه از خودنمایی خواهد افتاد.مورد دیگر اینکه فرموده اند واژۀ رخت بجای گلت مناسبتر است.عرض میکنم ما نمیتوانیم بگوییم رخ خورشید شکفت بلکه زیباتر اینست که بگوییم گل خورشید شکفت.
سرکارخانم حسینی درمورد بروز بودن زبان شعر بیاناتی فرموده اند .درپاسخ به این بانوی گرامی.عرضه میدارد
هرسراینده یک نوع روش نگارش را می پسندد
حقیر این شیوه را گزین نموده وبه همین ترتیب سالهاست که قلم میزنم.
واینگونه سرودن نیز کم و بیش مخاطبینی دارد.
مانمیتوانم پا روی عقاید سلف خود بگذاریم.
درحال حاضر چندین صنعت شعری وجود دارد ازقبیل سپید ،نیمایی، هایکو، افراغ اندیشه وووو.حقیر شخصا با این صنایع نمیتوانم رابطۀ خوبی برقرار کنم کما اینکه طرفداران زیادی دارند . به هر روی نظر سرکار خانم حسینی هم برای بنده محترم میباشد
باپوزش بخاطر تطویل کلام. و سپاسگزاری مجدد از کلیۀ عزیزانی که با حضور خود زینت بخش محفل بودند
خدایتان را دوست دارم ، پس شمارا هم میدوستم فراوان

سلام و عرض ادب استاد گرامی
بسیار زیبا و عالی بود
احسنت به شما و قلم توانمندتان
سپاس فراوان 🌺🌺🌺🌺🌺

سلام
من توان بهتر گفتن را ندارم
ولی این شعر کمی کلماتش با هم غریبه بودن
من اگر فضا را میاوردم در شعرم زیاد یاد دلبر نمیافتادم و با خورشید و ماه کمی تشبیه و ...... میساختم
و اینکه از استادان دوست داشتنی هستید برای من

درود بر شما جناب آصف!
از محضر شما فیض بردم.
سربلند باشید.

با درود با نظر جناب شفیعی موافقم

جناب آصفِ عزیز، سلام علیکم.
.................................................
بازهم همان داستان دنباله دارِ (نو....وکهنه) ...به روز......و....نمی دانم...بنده درعصرِ حجرم...ویا، به روزکدامست ؟....که مثلاً به دیواربگوییم( دیفال)....چراباید دیگران رامجبورکنیم به چیزی که، دوست ندارد....چرانمی خواهیم...بگذاریم....هرکسی، خودش باشد....ببخشید بزرگوار....شعرتان (گذشته ازمسئله ی قافیه که جناب سلیمی به خوبی اشاره داشته اند) بسیار زیباست......(دیوانگان چنین گویند.....)مارا باعاقلان ، کاری نیست....مؤید باشید انشاءا.......

چون تو بساط می کنی از نوع دلبری !

سلام استاد بزرگوار و عرض ادب و احترام
محشر بود زیبایی کلامتان مستدام چون تو بساط می کنی از نوع دلبری بدیع و زیبا

شاعر فرهمند
جناب یدالله عوضپور
با سپاس از
اکنون درون پرده چنین فتنه گر شدی
ای وای اگر شوَی تو پراکنده درفضا
سلام