جمعه ۹ آذر
|
دفاتر شعر محمد علی سلیمانی مقدم
آخرین اشعار ناب محمد علی سلیمانی مقدم
|
با درود به روان پر فتوحِ استاد، علی اکبر خانِ دهخدا
🙏💐🙏💐🙏💐🙏💐🙏💐
اي آن كه دلي چو شيشه داري
وز سنگِ جفا شوي به فرياد
گاه از سرِ خشم مي گذاري
پا بر سرِ دوستان ز بيداد
يا اين كه كسي گَهي، گداري
در چشمِ تو نبوَد آدميزاد
خواهي بشوي اگر بهاري
يا سبز شود دلت ز بنياد
💘"ياد آر ز قلبِ خسته ياد آر"💘
از صحبتِ يار مي پريشي
اويي كه به تو جفا نكرده
نوشش بكني دمي چو نيشي
با آن كه به جز وفا نكرده
گيرم كه گرفته دستِ پيشي
در معركه اي خدا نكرده
مَگسل ز حبيب و قوم و خويشي
تا مرگ ز هم جدا نكرده
✂️وز بندِ ز هم گسسته ياد آر✂️
زخمي كه به دل نشسته باشد
از صحبتِ تندِ عدّه اي چند
آن در كه هميشه بسته باشد
بر روي رفيق و روي لبخند
چون روحِ ز تن گسسته باشد
ديگر نشود به روي تن بند
تيمار كن آن كه خسته باشد
با لطفِ كلامِ چون شكر خند
💔او را كه دلش شكسته ياد آر💔
بنماي محبّتِ خود ابراز
جز عشق نباشدت چو راهي
كم قصّه ي دشمني بكن ساز
زيرا كُندَت غرقِ تباهي
با يار، چو يار، باش دمساز
قلبش مشِكن به سوزِ آهي
عشق است که می نماید اعجاز
اين هم كه خدا دهد گواهي
🙏پس عهدِ وفاقِ بسته ياد آر🙏
بسيار مرا رفيق بوده ست
در عصرِ جديد و عهدِ ديرين
دروازه ي دل به من گشوده ست
از زندگيش ز تلخ و شيرين
امّا دلِ من کسی ربوده ست
کاو عشقِ مرا نکرده تمکین
اينك كه به من ستم نموده ست
دنياي پر از عداوت و كين
😢از چشمِ به خون نشسته ياد آر😢
سليماني مقدم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.