جمعه ۹ آذر
|
دفاتر شعر محمد علی سلیمانی مقدم
آخرین اشعار ناب محمد علی سلیمانی مقدم
|
درودها
آن كه شد بيمارِ تو، بيمار مي داند كه چیست
آتشِ عشقِ دلی تبدار مي داند كه چيست
آن كه اوجِ مستيِ چشمِ خُمارينِ تو دید
داغِ تب، بَر نرگسِ خَمّار مي داند كه چيست
آن كه طعمِ بوسه اي از لعلِ لبهايت چشید
لذّتِ بوسيدنِ دلدار مي داند كه چيست
آن كه در راهِ وصالِ يار، شد ثابت قدم
حالِ من در اين رهِ دشوار مي داند كه چيست
آن كه عمري دور از معشوق و تنها مانده است
سر نهادن گوشه ي ديوار مي داند كه چيست
آن كه هر شب مي كشد در كوي دلبر انتظار
ديدگانِ تا سحر بيدار مي داند كه چيست
آن كه شد كاخِ اميدش ناگهان مخروبه ای
قصّه ي ارگِ بم و آوار مي داند كه چیست
سليماني مقدم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
.......................................................