سه شنبه ۱۵ آبان
سروستان آزادي! شعری از یوسف جهانگيري
از دفتر دل ديده ها! نوع شعر
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۰ ۰۰:۰۱ شماره ثبت ۴۸۵۸
بازدید : ۱۰۴۵ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب یوسف جهانگيري
|
منو اونجا ببر كه زيبايي/بسته دستاي زشت تنهايي همه باهم كنار همديگه/ نه غروبي باشه نه سرمايي حرص \"من\" ها نمونه ،تو قلبا/پرشه از حس همدلي ،مايي مردمش با طراوت و دانا/ذكر لبها براي هم خوبي دل رها از نژاد وقوميت/باغي از سرو سبز آزادي فكر همسايه فكر همسايه/سايه اصلا نداره انساني همه جا عطر بودنت لبريز/همه جا شوق ديدنت جاري همه از بودن تو خوشحالن/غم وغصه نداره معنايي غيراز اون خال و چشم و ابروهات/ باشه از رنگ تيرگي خالي تو كتاباي دست آدم هاش/قصه قلب و عشق و دلداري حسرت رفته هانخورده كسي/نه گذشته باشه نه فردايي شهر ليلي بهشت مجنونه/منو جايي ببر خودت باشي
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.