چهارشنبه ۱۹ دی
آمدم دخترکی در دل طوفان بکشم شعری از حسین زارع(مختار)
از دفتر شعر مختار نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۸ تير ۱۳۹۵ ۲۳:۳۳ شماره ثبت ۴۸۵۰۹
بازدید : ۲۹۳ | نظرات : ۱۳
|
دفاتر شعر حسین زارع(مختار)
آخرین اشعار ناب حسین زارع(مختار)
|
مدم دخترکی در دل طوفان بکشم
ماه را گوشه ای از پرچم ایران بکشم
گرچه در باد برقصد مه من عیبی نیست
عیب آنست علَم بی مه تابان بکشم
میل دارند علَم را به زمین اندازند
وقت آن گشته فغان از دل و از جان بکشم
یا که در دست علمدار علَم بگذارم
یا که بر زیر علَم بالِ شهیدان بکشم
اَجنبی گفت سَوا کُن مه و پرچم را زود
تا برای تو جهان خُرّم وخندان بکشم
چونکه احمق تر از این خصم ندیدم هرگز
به سرم زد عمو طاهر عریان بکشم
گفت تا جلوه کند شعر تو در اوج هنر
با جسارت گلکی گوشهٔ زندان بکشم
مثلا شیوهٔ ما نقض حقوق بشر است
برسرش ناله و فریادِ دو چندان بکشم
نابسامان بدهم جلوه معیشت ها را
پسری گریه کنان در پی یک نان بکشم
دختری گفت حسین جان و جوابش با من
میشود جای وطن لاله و بستان بکشم
من از این ایدهٔ غربی به خدا بیزارم
میشود چادر و سجاده و قرآن بکشم
میشود امنیَّت و حسِّ قشنگِ بودن
در دل جامعهٔ پاکِ مسلمان بکشم
دشمن ار تشنهٔ بی شرمی و بی دینی ماست
من سرابی وسط دشت و بیابان بکشم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.