سه شنبه ۲۹ آبان
|
دفاتر شعر مهدی انصاری سمنانی (مهرداد شیدای سمنانی)
آخرین اشعار ناب مهدی انصاری سمنانی (مهرداد شیدای سمنانی)
|
تفسير مرگ
مرگ؛
مگر چیست مرگ که زان[1] هراسانند؟!
مرگ، رستن است از دو بند:
اسارت و آزادی.
مرگ، رسیدن به فرااحساس است،
فراتر از احساسِ
نیک و بد،
رنج و خوشی،
«بودن یا نبودن»
و احساس و بیاحساسی... .
مرگ،
سفر به پیش از آغاز است؛
پیش از زاده شدن.
آیا آدمی، پیش از شکفتن،
رنجشی دارد تا بهراسد زِ مرگ؟!
آری، از جهاتی مرگ،
بهترین شرابِ انصراف است
کمند تلخ و
پُررنج و تکراری!
هر چند بر زیستنِ زرد و
مرگ سیَه، شرف دارد
زیستن سبز و
مرگ سپید بارانی.
مرگ، چه بخوانیاش یا نخوانی،
پای خانه است زود یا دیر
و آنگاه که بیاید، تو نیستی
تا پر شوی از هراس و تهی؛
پس، دریاب زندگی را، که بس زود،
میدود چون باد
و میگذرد چون رود!
زندگی کن تا زندهای،
و هنگام مرگ،
اسفند 1394 خورشیدی
مهدی (مهرداد) انصاری سمنانی («شیدا»)
1.کاهش یافتۀ سازۀ «از آن».
2.از معنیهای آن: رشته و ریسمان اسارت، دام اسارت... .
3.چون (در اینجا): همچون، به مانندِ...، همانندِ... .
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.