هم سرایی

درود ها بر شما و جناب صادقی گرانقدر بانو منصوری گرامی

الوعده وفا ٬٬٬نیمه ی ماهست بیا.........درودبانوی عزیز

درود بانو
سروده های زیبا و دلنشین

درود بانوی عزیزممممممم
بسیارزیبا بود
وتصویرهم قشنگ وجذاب
دست مریزاد

هزار و یک ترانه
دفتر اول :یاد یار
نام ترانه: ای مه بی مثال من
با یاد و الهام از شعر/ هم سرایی /اثر بانو زهرا منصوری
**
ای مه بی مثال من
ای مه بی زوال من
ای مه نور فشان من
ای مه آسمان من
**
ای مه کهکشان من
ای همه یه جمال من
ای تو مه تمام من
ای تو نور ه نگاه من
**
ای تو گل هوای من
ای توگل تمام من
ای تو همه بهار من
سبزه سبزه زار من
**
حسن بذرگری(آیین)
توضیحات: سرایش95/2/11- بداهه- ناتمام- تقدیمی- مشاعره

با سلام بانو بسیار خوب سروده اید موفق باشید

سرکارخانم منصوری، بانوی گرامی، وجنابِ صادقی عزیز، سلام علیکم.
....................................................................................................
هردورباعی بسیار زیباسُروده شده اند .هم سرکارخانم منصوری ازکلمه ی......
(ماهست) زیبا وبه جا استفاده نموده اند وهم شما از(جاهست).....
خسته نباشید بزرگواران......

زیباست بانوی گرانقدر


عالی سرودید

درود بر شما

سلام بانوی گرامی

عالی سرودید

درود بانوی بزرگوار
سروده عالی بود
پاینده باشید

.................. .........................
بسیااار زیبااااا...
دستمریزااااد بانو
مرحبا به همسر بزرگوارتان برای این همسرایی زیبااااا
.................. ....................................
تقدیم به اهالی خوب شعرناب:

داستان جالب (نشان شخصیت)
مردی نابینا زیر درختی نشسته بود!
پادشاهی نزد او آمد، ادای احترام کرد و گفت:قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟»
پس از او نخست وزیر همین پادشاه نزد مرد نابینا آمد و بدون ادای احترام گفت:آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟‌
سپس مردی عادی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌ راهی که به پایتخت می رود کدامست؟
هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد.
مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید:‌برای چه می خندی؟
نابینا پاسخ داد:اولین مردی که از من سووال کرد، پادشاه بود.
مرد دوم نخست وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود.
مرد با تعجب از نابینا پرسید:چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟
نابینا پاسخ داد: «‌رفتار آنها … پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد… ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد. او باید با سختی و مشکلات فراوان زندگی کرده باشد!»

آفرین

درودها بانو بسیار هوشمندانه از قافیه یکسان در معانی متفاوت در هر مصراع استفاده کرده اید بسیار زیبا

درود
تا جان به تن ِخسته ی ما هست بیا

در خاطرِ تو٬ مقام وجا هست مرا..؟

سلام مهربانم
گلتون چقدر زیباست کاش میشد از صفحه برش میداشتم....
شعرتون عالی بود
با اجازتون در مراسم جشن نیمه شعبان با ذکر نام شما قرائت میشه

عرض ادب و احترام خدمت سرکار علیّه ، استاد ارجمندم منصوری
بینهایت زیبا و با رعایت وزن ،
و اهنگین ............... احسنت
........................................
دیوانه و سرگشته و سرمست تو ام
الوعده وفا ٬٬٬نیمه ی ماهست بیا
لذت بردم از رباعی

سلام ودرود بر استاد یونسی
ممنونم از حضورتان
زیبا حضور شماست.

عرض ادب مجدد
حقیقتا از اشعار لذت میبرم
که سبب حضور چند باره ام شد.
چقدر هنرمندانه نتیجه و ضربه ی نهایی
رباع را در مصرع اخر با نهایت زیبایی
و روان بیان کردید
احسنت و احسنت

سلام برادر ارجمند
ممنون از لطف چند باره تان انشاا...در پناه حق مستدام وبرقرار باشید