باران اگر رگبار شد باید بمانی
این آسمان آوار شد باید بمانی
در زیر این طوفان سنگین خواب ماند
بختت بدون یار شد باید بمانی
این خانه دیگر خانه ی رویاییت نیست
عمری شبیه غار شد باید بمانی
دل!دست وپنجه نرم کن بازخم هایت
درد آمد و تکرار شد باید بمانی
باید بسوزی وبسازی، پیش چشمت
دنیا اگر هم تار شد باید بمانی
سهم توازاین زندگی تنها همین است
عشقی که دل آزار شد باید بمانی
گل چیدی از باغ دلش جرمت همین بود
در چشم تو چون خار شد باید بمانی
آتش گواهی بر سیاوش داد خوبم!
گرچه سرت بر دار شد باید بمانی
******
باید بمانی زندگی رود غریبی ست
دریا شدن هموار شد باید بمانی....
لیلا باباخانی
پ.ن
یادش به خیر
این اولین سروده ی من بعد از 13سال وقفه در سرودن بود و اولین شعر ارسالی به سایت
خوشحالم که با امدن به سایت دوباره از نو شاعری کردم
سپاسگزارم از همه ی دوستان و استادان ارجمندم وبی نهایت قدردانم ازاستاد بزرگوارم جناب فکری احمدی زاده
زنده باشید به عشق