سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 8 آذر 1403
    27 جمادى الأولى 1446
      Thursday 28 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۸ آذر

        کجاست؟

        شعری از

        محمد علی سلیمانی مقدم

        از دفتر من و عاشقانه هایم نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۲۳:۱۳ شماره ثبت ۴۶۲۹۲
          بازدید : ۸۷۸   |    نظرات : ۸۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد علی سلیمانی مقدم
        آخرین اشعار ناب محمد علی سلیمانی مقدم

        اي صبا منزلِ آن لوليِ سرمست کجاست
        آن که پيمانه و پيمان زد و بشکست کجاست
        آن که چون مي گذرد از چمن و سبزه و باغ
        همه را حسرتِ آن سروِ روان است کجاست
        آن که از عطرِ تنش وز لبِ همچون شکرش
        حالتِ پير و جوان مست و خراب است کجاست
        آن که لب بر لبِ اغيار نهاده ست و هنوز
        حسرتِ بوسه ي او بر لبِ ما هست کجاست
        آن که چون نسترن و یاس به باغ است و ازو
        آبرويي به گل و عطر و گلاب است کجاست
        آن که تاراجِ خزانش گل و گلخانه بسوخت
        وز غمش لاله به تن جامه دريده ست کجاست
        آن که عمريست ازو شعر و غزل مي گويم
        وآن که بيتابيِ من هيچ نديده ست کجاست!؟
        سليماني مقدم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عليرضا حكيم
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۵۰
        درود ای عزیز جناب سلیمانی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        غزل خوبی از شما خواندم قافیه ها اکثر تکراری هستند (است) هفت بار تکرار شده اگر بشود قافیه ها را متفاوت کنید عالی می شود
        برایتان موفقییت و سلامتی آرزو می کنم
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استادبزرگوارم
        مثل همیشه بسیارزیبا شیوا ودلنشین بود
        دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۱۷:۰۲
        درود استاد عزیز
        سروده زیبا و جانانه
        مزین به نقد اساتید گرامی خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۱۸:۱۴
        قلم زیبانگارتان نویسا استادارجمند خندانک خندانک خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        چهارشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۰:۱۷
        سلام و عرض ادب حضور دوستان ارجمندم
        راهنمایی های دوستان گرامی را بر دیده منت می گذارم و از همه شما بزرگواران، صمیمانه سپاس گزارم. تغییراتی به شرح زیر دادم، شاید اشکالات کمتر شده باشد

        اي صبا منزلِ آن لوليِ سرمست کجاست
        آن که پيمانه و پيمان زد و بشکست کجاست

        آن که در گلشنِ عمرم، گلِ امّيدِ مرا
        چو خزان سوخت و جان و دلِ من خَست کجاست

        آن که چون مي گذرد از چمن و سبزه و باغ
        همه را حسرتِ آن سروِ روان است کجاست

        آن كه دل خلوتِ عشق و حرَمش بود ولي
        مثلِ‌مرغي شد و از بامِ دلم جست كجاست

        آن كه بر عاشقِ سودا زده اش رحم نكرد
        به رقيبي ز بدِ حادثه دل بست كجاست

        آن که لب بر لبِ اغيار نهاده ست و هنوز
        حسرتِ بوسه ي او بر لبِ من هست کجاست

        آن كه همواره چو خاكِ سرِ كويش بودم
        وَز جفا كرد مرا خوار و چنين پست كجاست

        آن كه الهامِ همه شعر و غزل هاي من است
        هر گز از دامِ دو زلفش نتوان رست كجاست

        آن كه تا هست جهان، حسرت ديدارِ‌ رخَش
        همچو عشقش به دلِ من شده پيوَست كجاست

        آخر اي بادِ صبا با دلِ‌غم پرور ِ‌من
        تو بگو منزلِ آن لوليِ سرمَست كجاست

        سليماني مقدم 24-01-1395
        محمدعلی جعفریان(عاشق)
        دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۳۴
        آن که از عطرِ تنش وز لبِ همچون شکرش

        حالتِ پير و جوان مست و خراب است کجاست

        آن که لب بر لبِ اغيار نهاده ست و هنوز...

        به یاد
        ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست...از لسان الغیب افتادم

        موفق و مؤید باشید

        طبعتان بارور! اندیشه ی شما پویا و خردتان رهگشا باد


        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        حسرتِ بوسه ي او بر لبِ ما هست کجاست...
        محمودرضا رافعی (رافع)
        دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۴۹
        بسیار روان و عمیق خندانک
        نیره ناصری نسب
        دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۲۳
        درود استاد بزرگوار

        سروده زیبایی بود

        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ ۱۲:۴۱
        با درود فرا وان
        بهره مند شدم از شعربسیار زیبایتان

        خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ ۱۳:۲۲
        جناب آقای سلیمانی عزیز، سلام علیکم.
        .............................................................
        غزلِ بسیار زیبایی ست .....عاشقانه ای روان ودلنشین.
        ولی فکرمی کنم درموردِ قافیه ها باید ، تاَّ مُلی بفرمایید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد مير سليمانی بافقی (باران)
        دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ ۲۰:۰۰
        درودها استاد گرامی
        زیبا دلنشین و فصیح خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۳:۰۵
        با سلام جناب مقدم عالی سروده اید موفق باشید
        وحید کاظمی
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۴:۵۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما استاد سلیمانی بزرگوار
        بسیار عالی و خواندنی
        مرحبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۲۷

        با درود و سپاس

        با توجه به نظر و نقد ِ دوستان در مورد قافیه ، سروده زیبا

        و دلنشین و شاعرانه ای از شما خواندم ...

        حتم دارم کارهای بی نظیر دیگری در راه باشد ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۳۱
        آن که لب بر لبِ اغيار نهاده ست و هنوز
        حسرتِ بوسه ي او بر لبِ ما هست کجاست
        از منظر ریاضی و هندسه اثر ، عالی و کم نظیر بود.
        از منظر ساختار معنایی و انسجام معنای سطرها ، عالی و کم نظیر بود.
        از منظر حس درون واژه ها هم...
        اما این بیتی که جدا کردم هدف و جان شعر را برایم طور دیگری معنا می کند و قائدتا این معشوق ماندنی و مفید نخواهد بود و نخواهد بود.
        او از دست رفته...
        بسیار زیبا و دلنشین بود و خیال انگیز نیز... درود بر شما خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۱۵
        آن که لب بر لبِ اغيار نهاده ست و هنوز

        حسرتِ بوسه ي او بر لبِ ما هست کجاست
        ..........
        من را باور کنید این بیت تکان داد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۳۴
        درود استاد گرامی
        بسیار بسیار زیبا و دلنشین سرودید
        فراوان از غزل نابتان لذت بردم و آموختم
        احسنت و هزارن سپاس بر قلم گهر بارتان
        وحیده پوربافرانی
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۹:۰۲
        عرض ادب جناب استاد
        بهره بردم از غزل نابتان
        هزاران درود خندانک خندانک خندانک خندانک
        احمد رشیدی مقدم (گمنام)
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۱۳:۱۸
        درود بر استاد ارجمند جناب آقای سلیمانی
        بسیار زیبا و دلنشین و عاشقانه ای بی نظیر
        دست حق نگهدار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        احد پور فرج اله روحانی
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۱۴:۰۶
        سلام و درو د بر جناب سلیمانی عزیز . درود برشما

        همه در دام نگاه تو گرفتار شدند
        آنکه از زلف دراز تو رهیدست کجاست

        دست تدبیر من ازنخل تو کوتاه آمد
        نردبانی که رسد دست به آن مست کجاست
        صفیه پاپی
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۱۵:۵۸
        ............... خندانک خندانک خندانک ..................
        زیباااا بود استاد سلیمانی عزیز خندانک خندانک
        سبز باشید خندانک خندانک
        ............... خندانک خندانک خندانک .................
        تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

        بزرگی برای جمعی سخن میراند.
        لطیفه ای برای حضار تعریف كرد همه دیوانه وار خندیدند.
        بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد كمتری از حضار خندیدند.
        او مجدد لطیفه را تكرار كرد تا اینكه دیگر كسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.
        او لبخندی زد و گفت:
        وقتی كه نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یكسان بخندید،
        پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مشكلات یكسان زندگی ادامه میدهید؟
        یادمان باشد:
        گذشته و مشكلات آن را فراموش كنیم و به جلو نگاه كنیم. خندانک
        مهدی صادقی مود
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۱۷:۰۸
        خندانک خندانک
        بسیار زیبا
        لذت بردم
        برقرار باشید
        خندانک خندانک
        سعید عاصم یوسفی(سعدیار)
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۲۰:۴۱
        سی حظ بردم از اندیشه ات
        ز موزونی جمله در پیشه ات
        ( پیشه به معنی هنر )

        لذت بردم از سروده ات استاد
        خندانک خندانک خندانک خندانک :30
        سعید عاصم یوسفی(سعدیار)
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۲۰:۴۲
        بسی حظ بردم از اندیشه ات
        ز موزونی جمله در پیشه ات
        ( پیشه به معنی هنر )

        لذت بردم از سروده ات استاد
        خندانک خندانک خندانک خندانک :30
        فریبا غضنفری  (آرام)
        سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۲۱:۱۹
        زیباست درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        چهارشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۰:۲۶
        سلام و عرض ادب حضور اساتید ارجمندم
        راهنمایی های دوستان گرامی را بر دیده منت می گذارم و از همه شما بزرگواران، صمیمانه سپاس گزارم. تغییراتی به شرح قراردادم، شاید اشکالات کمتر شده باشد

        اي صبا منزلِ آن لوليِ سرمست کجاست
        آن که پيمانه و پيمان زد و بشکست کجاست

        آن که در گلشنِ عمرم، گلِ امّيدِ مرا
        چو خزان سوخت و جان و دلِ من خَست کجاست

        آن که چون مي گذرد از چمن و سبزه و باغ
        همه را حسرتِ آن سروِ روان است کجاست

        آن كه دل خلوتِ عشق و حرَمش بود ولي
        مثلِ‌مرغي شد و از بامِ دلم جست كجاست

        آن كه بر عاشقِ سودا زده اش رحم نكرد
        به رقيبي ز بدِ حادثه دل بست كجاست

        آن که لب بر لبِ اغيار نهاده ست و هنوز
        حسرتِ بوسه ي او بر لبِ من هست کجاست

        آن كه همواره چو خاكِ سرِ كويش بودم
        وَز جفا كرد مرا خوار و چنين پست كجاست

        آن كه الهامِ همه شعر و غزل هاي من است
        هر گز از دامِ دو زلفش نتوان رست كجاست

        آن كه تا هست جهان، حسرت ديدارِ‌ رخَش
        همچو عشقش به دلِ من شده پيوَست كجاست

        آخر اي بادِ صبا با دلِ‌غم پرور ِ‌من
        تو بگو منزلِ آن لوليِ سرمَست كجاست

        سليماني مقدم 24-01-1395 خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3