ساز نو ( چهارم)

درود استاد عزیز
بسیار زیبا و حکیمانه
دستمریزاد

................. ......................
کّلِ علمِ عالم اندر دست ماست
بنده ی ما دردو عالم مست ماست
گرنمی دانی بدان، این ظرف گل
می تواند ره گشاید عمق دل


بسیااار عااالی استاد خوبم
هزارااان درود

دل را ز علی اگر بگیرم چه کنم
بی مهر علی اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان علی اگر نگیرم چه کنم

حلول ماه مبارک رجب، ماه مناجات و بندگی وماه خانه تکانی دل ها، بر مشتاقان کوی دوست مبارک باد
................ .......................
تقدیم به اهالی خوب شعرناب:

پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت. پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند اما هیچکدام نتوانستند ؛ آنان چگونه می توانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه نقاشی زیبایی از او بکشند ؟ سرانجام یکی از نقاشان گفت که می تواند این کار را انجام دهد و یک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد.
نقاشی او فوق العاده بود و همه را غافلگیر کرد. او شاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود ؛ نشانه‌گیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده.
یادمان باشد:
از دیگران چنین تصاویری نقاشی کنیم ؛ پنهان کردن نقاط ضعف و برجسته ساختن نقاط قوت آنان .

درود استاد بزرگوار

عالی بود مثل همه سروده های نابتان

پاینده باشید

با سلام استاد عزیز مثل همیشه عالی موفق باشی

سلام
مثل همیشه زیبا

پر محتوای و روان و خوش رخ

درود
لذت بردم بزرگوار

جناب آقای میرک آبادی عزیز، سلام علیکم.
.................................................................
قسمتِ (سومش) را....نمی دانم ،من نخوانده ام؟...یا........یادم نمی آید.....به هرحال زیباست بزرگوار.دلی(ببخشید) ...(شیطانِ ما)...زیاد جالب به نظرم نرسید......گرچه مخلوقِ خداست.......خسته نباشید.

سلام و عرض ادب محضرتان استاد زارع گرانقدر

بهره مند شدم از شعر زیبایتان
عالی سرودید
درود بر شما

درودبیکران برشما
زیبایی کلامتان ، در جاودانگی گرمای نفسهایتان، همواره مستدام باد

درود استاد عزیز
زیبا و آموزنده سرودید
احسنت بر کلام شیوایتان...

درود بر شما استاد عزیزم...بسیار عالی بود...مرحبا