سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 28 آبان 1403
    17 جمادى الأولى 1446
      Monday 18 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۲۸ آبان

        بداهه

        شعری از

        پرستو پورقربان (آنه)

        از دفتر قانونِ بی وجدان نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۰ فروردين ۱۳۹۵ ۱۵:۰۵ شماره ثبت ۴۶۲۱۸
          بازدید : ۸۷۵   |    نظرات : ۳۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب پرستو پورقربان (آنه)

        چون
        برگِ تاریخی
        مُچاله،
        مانده ام
        در گلویِ زندگی ...!
        انگار کسی
        بودنم را
        دل دل میکند
        و
        نبودم را
        تکرار ...!
        تقدیرِ ناهنجاری است،
        روزگاری
        نبودم و
        هیچ کس نمیدانست،
        خواهم رفت
        و هیچ
        قصه ای
        از من
        سروده نخواهد شد ...!
        .
        .
        .
        .



        پ.ن:

        هییییس!
        لطفا کسی بیدار نشود!
        اینجا کابوس است!
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۲:۴۷
        سلام انه جان ...سپید زیبایت با سوال بودن ونبودن در هم آمیخته و پاسخ این ابهام را چه کسی بهتراز خودت جوابگوست؟وقتی اوج احساس پروازی در گستره ی این همه واژه ... خندانک بدنیست این متن زیبا را باهم مرورکنیم که هم یادیست از بزرگان و هم شنیدنی ست حرفهایشان ... خندانک

        خندانک (اقتباس از درام «هملت» هنگامی که هملت
        با نامزدش «ایفیلیا» مشغول صحبت است)از شکسپیر
        بودن یا نبودن،مساله این است! آیا پسندیده‌تر آن‌است که تازیانه‌ها و بلاهای روزگار غدار را با پشت شکسته و خمیده‌مان متحمل شویم یا این که ساز و برگ نبرد برداشته، به جنگ مشکلات فراوان رویم تا آن دشواری‌ها را از میان برداریم؟ مردن... آسودن... سرانجام همین است و بس؟ اگرخواب مرگ دردهای قلب‌مان و هزاران آلام دیگر را که طبیعت در پیکر ما فرو ریخته پایان بخشد، نهایت و سرانجامی است که باید آرزومند آن بود.
        مردن... آسودن... وباز هم آسودن... و شاید در احلام خویش فرو رفتن. آه، مشکل همین‌جاست. آن‌زمان که این قفس خالی و فانی را به دور افکنیم، در آن خواب مرگ، شاید رویاهای ناگواری ببینیم! ترس از همین رویاهای زود گذر است که ما را به تحمل و تامل وا می‌دارد و این ملاحظات است که عمر مصیبت و نگون‌بختی را چنین طولانی می‌سازد.
        چه اگر کسی ایقان کند که با خنجری برهنه می‌تواند آسودگی یابد،کیست که در برابر این ضربات توان‌سوز و خفت‌های جان‌فرسای زمانه،تمرد متمردان، تفرعن متفرعنان، آلام عشق درماندگان، درنگ‌های دیوانگان، وقاحت محتشمان و تحقیرهایی که صبوران از دست عجولان می‌بینند را ببیند و تن به تحمل این دردها در دهد؟ کیست که حاضر شود پشت خود را زیر این بارهای گران خم کند و بخواهد در زیر فشار این زندگی دردآلود پیوسته ناله و شکایت کند و عرق تن فشاند؟

        همانا بیم از واپسین مرحله‌ی مرگ، یعنی همان سرزمین نامکشوفی که از مرزهایش سفرگری باز نمی‌گردد، انسان را سرگردان و عزم او را خلل پذیر می‌کند و ما را ناگزیر می‌نماید تا همه آلامی را که اینک در خود نهفته‌ایم، تحمل کنیم و خویشتن را به شکنجه‌هایی که از دوام و قوام آن بی‌خبریم،بیافکنیم!
        پ ن : حالا فقط مساله‌ی نبودن است.
        منبع:نت
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۲۳:۰۵
        درود بانو
        جالب و زیباست خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۰۲:۴۲
        با سلام بانو بسیار خوب سروده اید موفق باشید
        علی غلامی
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۱۲
        سلام بر آنه مهربان
        در استعداد ادبی شما شکی نیست ولی در تارهای فلسفی گیر کردن با تابلوی سخن موجب دو چیز خواهد شد یا سرنگونی نغمه سخن و دگرگون وارگی( نه به معنای تحول لازم) و یا آن نغمه خاموش می شود.......
        اخیرا تمام موضوعات آنه ( و اکثر شعرهایش)حول بودن و نبودن و هستی و نیستی آنه چرخ می خورد در کنار فلسفه ای شبیه صوفیان اما به شیوه فلسفی زندگی امروز.....درود آنه و ببخش اگه نکات مثبت شعر را نگفتم..... خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۱:۲۷
        ابتدا به اتفاقی تاریخی و ریشه دار اشاره کردن و گفتن اینکه ماجرایی در حال رخ دادن است اما در محیطی که در جریان است و نامش زندگی است.
        اشاره به طپش و طپیدن برای تولد و طعنه به نبودن زدن...
        و دست آخر آب پاکی را روی دست خیال ریختن ...که اینجا همه چیز کابوس است و اینجا برای زنده بودن مناسب نیست...
        ورود به محیط فلسفه یک موضوع است ... ماندن در آن و چرخیدن در آن یک موضوع و مهمتر از همه بیرون آمدن از آن یک موضوع دیگر...
        خالق آنه مانند پرستو ، با چابکی و تیز پروازی خیلی سریع می آید و گردشی می کند و به آسمان های دیگر می رود.
        حقیقتا پرستو بودن اینجا به شما خیلی می آید. خیلی...
        بهره بردم و لذت بردم و جسارت و جرات و شهامت شما را می ستایم... اما فقط یک پیشنهاد دارم و جسارتا می خواهم بر آن اصرار کنم و آن این است که \" هدف برجسته و با اهمیت را در بطن اثر فراموش نکنید . اثر زیبای شما هدف و پیام داشت اما وزنش برابری نمی کرد با مابقی داستان ...درود بر شما خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۳:۰۵
        سلام
        زیباست و اینکه
        انگار
        انکار هستم
        و کسی مسیولیت هبوطم را
        بر عهده نمیگیرد
        ..........
        من اینجا
        تنهایم
        لااقل سیبم را
        بینداز پایین
        گرسنه ام
        ........................
        زیبا بود و باعث شد چند خط بنویسم تا بای بداهه تان قربانی کنید خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۶:۵۱
        درود بر آنه عزیزم

        زیبا بود خواهر مهربانم خندانک

        دستهایم به من دروغ نگفت
        چون سرانجامم دستهای تهی است
        خندانک
        زهرا حسین زاده
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۴:۱۴
        سلام
        شاعر بزرگوار
        آفرین
        موفق باشید خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۵:۳۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر آنه عزیز
        خیلی خیلی لذت بردم و خوشحالم برات و پیشرفتت رو دوست دارم
        از نظرات خوب اساتید هم بهره بردم و اطمینان دارم که شاعری بزرگ خواهی شد و ماندگار
        پایدار باشی و خندان
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۰۱
        ................. خندانک خندانک خندانک ......................
        درود آنه ی عزیزم خندانک
        زیباااا بود و از نقد اساتید هم بهرمند شدم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شاد می خواهمت خندانک خندانک

        دل را ز علی اگر بگیرم چه کنم
        بی مهر علی اگر بمیرم چه کنم
        فردا که کسی را به کسی کاری نیست
        دامان علی اگر نگیرم چه کنم

        حلول ماه مبارک رجب، ماه مناجات و بندگی وماه خانه تکانی دل ها، بر مشتاقان کوی دوست مبارک باد خندانک خندانک
        ................ خندانک خندانک خندانک .......................
        تقدیم به اهالی خوب شعرناب:

        پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت. پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند اما هیچکدام نتوانستند ؛ آنان چگونه می توانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه نقاشی زیبایی از او بکشند ؟ سرانجام یکی از نقاشان گفت که می تواند این کار را انجام دهد و یک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد.
        نقاشی او فوق العاده بود و همه را غافلگیر کرد. او شاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود ؛ نشانه‌گیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده.
        یادمان باشد:
        از دیگران چنین تصاویری نقاشی کنیم ؛ پنهان کردن نقاط ضعف و برجسته ساختن نقاط قوت آنان . خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۰۹
        خندانک خندانک خندانک
        جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۳۰
        درود بر شما
        گاهی بر سر دوراهی این بود و نبود ، هر کسی راهی را میرود حتی اگر هدایت باشد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۳۰
        سپیدی ماندگار ، همچون بهار پر بار
        پرستو پورقربان (آنه)
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۲۴
        درود بر نابیان بسیار عزیز،استادان ادیب و مهربانم خندانک
        ضمن تشکر از الطاف و مهر و حضور سبز یکایک بزرگواران،عذرخواهی میکنم بابت دیر به دیر آمدن ها و کمرنگی حضور، که مشغول تکمیل پروژه ی پایانی هستم و کمتر فرصت و سعادت حضور و فعالیت را دارم. اما همیشه شکرگزار نگاه زیبایتان هستم.امید که ایام به کامتان باشد خندانک خندانک سپاس ها خندانک خندانک
        مهرشاد احمدی
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۹:۰۵
        انگار کسی
        بودنم را
        دل دل میکند
        و
        نبودم را
        تکرار ...!

        بسیار زیبا

        درود بانو خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۱۰:۱۰
        درود بر آنه ی عزیز
        دل من شعرت را دوست داشت
        قلمت همیشه نویسا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۱۱:۳۹
        خندانک خندانک

        جواد مهدی پور
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۱۴:۰۵
        سلام و عرض ادب محضر بانو آنه ی گرانقدر خندانک
        سال نوتون مبارک
        شعر زیبایی از شما خوندم
        لذت بردم از سروده ی زیباتون
        زنده باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۱۷:۵۲
        سلام بانوی عزیز
        ژرفای اندیشه شما را بسیار دوست دارم
        خیال انگیز می سرایید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        یدالله عوضپور    آصف
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۱۹:۱۰
        درودبانو پورقربان
        سال نو برشما مبارک باد خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۲۰:۰۳
        درود خواهر گرامی
        زیبا و دلنشین سرودید
        احسنت بر شما...
        فریبا غضنفری  (آرام)
        يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۲۲:۵۲
        پرستو جانم، همیشه پیگیر اشعارت هستم
        پیشرفتت رو خیلی دوست دارم و هربار بیشتر از قبل لذت می برم.
        نقد اساتید زیبا و به جا بود و نشون میده چقدر قلم پرارزشی داری خندانک

        پرستو جان، چیزی که همیشه تو اشعارت دریافت می کنم حس غم و پوچی و گلایه از زندگیه. فقط می خوام بهت بگم هرچی که می خواد باشه ، تو هستی برای هستت ارزش بیشتری قایل شو، جوونی کن ، هنر این نیست که تو شرایط دلخواه و ایده آل دل شاد باشیم ، هنر اینه که تو بطن تلخی ها بخندیم و پیش بریم و برنده باشیم.

        سبز باشی عزیزم خندانک خندانک خندانک
        علی رضایی(تنها)
        دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ ۱۰:۳۵
        بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد صادقی راد(رادحافرس)
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۲۴
        سلام.
        حسابی گرد و خاک کرده ای بانو
        بعد از ما.
        نزدیک یک سال است اصلا به سایت
        سر هم نزده ام و لی چند روزی ست که دلم دوباره
        هوس شعر کرده.
        هر وقت هم که می آیم
        با اشعار شما و دوستان، آرام میشوم.
        .
        .
        .
        شاعری احساس زیباییت
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4