برگشته
گفتند که بر دربِ منِ دربدر آمد
آن یوسفِ برگشته، ولی بی خبر آمد
تا لب به لبِ لعل رسد ، جان به لب آمد
زان طبع اثیرانه اش آتش به سرآمد
افتاد، زچشمم همه اغیار، چوافتاد
بر مردمِ قیرینش نظر ، در خبر آمد
فرسود ز ناآمدنش جسمم و ناگاه
بی دست و سر و پا و تن و بی کمر آمد
من شاخه تر بودم و با جور و جفایش
خشکیده ام و زین سبب او با تبر آمد
آندم که به گلچینی آن شوخ لِهیدم
پیوسته رمیدو پی آن با شرر آمد
وین دم که کتابش همه اوراق خزان است
آهسته و پیوسته بدون ضرر آمد
با دَعویِ ما گشت ولی گرچه مسلمان
زان سوی مسیحایی و زین سو گَبَر1 آمد
من تشنه لب، او جامِ شرابیست به ظاهر
خشکیده سرابیست، زهی در نظر آمد
تا داغ دلی با نظرش گشت مُبرَّد
آن داغِ محرم شد و لاکن صفر آمد
خورشیدِ دلم، چون ز افق باز برافتاد
انجم به بَر و کوکب و ماه و قمر آمد
شمشیرِفلک گردن عشاق چو ببرید
آوازه پیروزی و بانگِ ظفر آمد
در بازی نرادِ فلک، باختگانیـــم
تا تاسِ زما ریخته ، زیر و زبر آمد
هنگام وصال است "حکیما" ، هله !خاموش
خود باخته بود ، این دو سه او را بَتَر آمد
-------------------------------------------------------
1 - گَبر به معنی زرتشتی که جهت رعایت قافیه گَبَر آمده.
استاد عزیز هرگاه عزیزی شعرشان را بعد از تایید ویرایش می نمایند از روی صفحه اتوماتیک حذف می گردد و به کنترل پنل سایت برای تایید مجدد ناظر ارسال می گردد. و همینکه در معرض دید گراننده سایت واقع شد و مشکلی نداشت دوباره تایید وبه صفحه اصلی سایت بر می گردد و این عمل ممکن است زمان ببرد لذا تمنا دارم تا انجایی که می توانید قبل از ارسال شعرتان دقت کنید هیچ مشکلی نداشته باشد یا اگر ضروری بود صحیح انرا در کامنت زیر پست بنویسید و چنانچه ویرایش نمودید به مدیریت اطلاع دهید یا در نهایت روز و بعد از بازدید ها انرا ویرایش کنید وبرای پنل سایت ارسال کنید(( توجه داشته باشید تنها بیست و چهار ساعت فرصت ویرایش دارید و بعد از بیست و چهار ساعت باید شارژ نمائید ))تا اگر چنانچه در معرض دید شان نبود متوجه بشوند برایتان بهترین هارا خواهانم