منم عین خودت شیگرد تنهایم
تورفتی بعدتو لیلای شیدایم
تمام لحظه های من مرور خاطراتت شد
نگاه بی فروغم بین که من رسوای رسوایم
به راه عاشقی سوختم چو شمعی دربرت اما
توهم هرگز ندانسته زدی آتش به بالهایم
چه غمهاییزعشق توچو زخمی مانده در قلبم
به زیربارغم بشکست تمام استخوانهایم
تمام هستی خودرا فدای عشق توکردم
شدم پروانه ای دورت بسوزاندی تو پرهایم
بیا بنگرتوحالم را دگرچیزی نماند ازمن
بجز یک دفتر خاکی انیس کل شبهایم
چه سالهای درازی را زعمرم بهرتو سوختم
تودر عمق نگاه من ندانستی که من یلدای تنهایم
خداداند چه زخمهایی زکنج دل نهان گشته
فنای عاشقی گشتم فنا شد عمروسالهایم
با سلام ودرود فراوان به مدیریت محترم سایت ودیگر اساتید ودوستان وشاعران گرانقدر
ضمن عرض تبریک عیدنوروز وسال نو برای تک تک شما عزیزان بهترینهارا ارزومندم.
واما گله مندم از تمامی شما سروران که چرا یکسالیست بنده سایت راترک نمودم هیچ جویای حالم نشدید شاید مرده بودم . اما نه بنده حقیر در کنجی پنهان دچار افسردگی حاد شده وهراز گاهی نیز بستری میشدم .درست زمانیکه نیاز شدید به یک همدم داشتم دریغ از یک نگاهی که با دستی نوازشگرانه مرا بهبودی بخشد .
دوستان مهربان بیایید قدری باهم مهربان باشیم چراکه از یک ثانیه بعد خویش بی خبریم.
بقولی دوست بداریم یکدیگر را شاید که فردایی نباشد .
با آرزوی بهترینها برای همه شما عزیزان وطلب عفو وپوزش بابت گله ام
95/1/4