سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        یار زیبا

        شعری از

        بیژن آریایی(آریا)

        از دفتر برگی از تاریخ نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۵۹ شماره ثبت ۴۵۷۵۷
          بازدید : ۶۸۰   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بیژن آریایی(آریا)

        ز  کوی   یار   می آید؛  حدیث  روضه   رضوان
        سرم سرخوش،تنم سرشاد؛ دلم پرباشد از  ایمان
         
        تو ای یار وفا دارم؛ که  مهرت  در  جهان جاری
        فکندی در دلم شوری؛ که  شورَت  تا  ابد  بنیان
         
        مرا باشد؛کز این بنیان؛که هر دم  در  دلم  نوری
         شناسم من خدایم را، که   خوانمْش   ایزدِ  منان
         
        تو با صبرت درون من؛نمودی شعله ای روشن
        که این نوراز وفا تابد؛وفا را کی شود هجران
         
        زبس مهر از تو می بینم؛در این خاکِ پریشانی
        تو را سرشار می بینم؛عزیز دل؛پر از  احسان
         
        شفا خواهم ز دستانت؛ تو ای  پیغمبر    نیکی
        ز گفتاری که تو داری؛ فراتر خوانم  از انسان
         
        فرشته  گر  نهم  نامت ؛ غُلوّی  کی نمودم من
        بسازم چون بهشت قصری؛اگر باشد مرا امکان
         
        سیه چشمم؛کمان ابرو؛تو ای حوری وشِ زیبا
        که در جان رخنه بنمودی؛مثالِ مهربان یزدان
         
        بدان من تا که جان دارم؛هوادارِ تو می مان
        چرا  که  مهربانی  و  نژادی  داری از پاکان
         
        جفا دیدی؛ فرو بستی؛لب از گفتار تلخ و سرد
        به  خنده  پاسخم  گفتی ؛ فدای مهر تو جانان

        از این است مهربان من؛وفایت دُّرِ نایاب است
        فرو  ریزی  تو  مهرت  را،بسان قطره باران
         
        ندیدم  بین  آدمها ؛ یکی  را چون تویی باشد
        از این  کردار زیبایت؛همیشه مانده ام حیران

        همیشه  در  سرم  باشد؛ تلافی  مهرِ  پربارت
        خداوندا  نشانم  ده ؛ رهی  را  تا  کنم جبران

        اگر روزی رسد بر من؛که از نامت تَهی  قلبم
        یقین دان  یار  زیبایم؛ مرا در تن  نماند  جان
         

        الا ای مهربان یارم؛که داری قلب  پر  مهری
        مکن تردید که می بالم؛که دارم چون تویی اِقران
         
        ز بس از مهر سرشاری؛در این دنیای بی مهری
        بدان که آریا بر تو؛شود  هر لحظه اش  قربان
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۳ فروردين ۱۳۹۵ ۰۹:۴۹
        درود گرامی
        غزلی ناب و زیباست خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        سه شنبه ۳ فروردين ۱۳۹۵ ۰۲:۵۹
        سروده ای زیبا، خرمن عمرت بلند
        منصور شاهنگیان
        سه شنبه ۳ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۱۶

        با درودی صمیمانه

        و با تبریک سال نو و آرزوی موفقیت و سرفرازی

        برای شما و خانواده محترمتان ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۵:۲۳
        درود برشما

        خندانک خندانک خندانک خندانک


        خندانک خندانک خندانک

        بیژن آریایی(آریا)
        چهارشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۳۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        چهارشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۳۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درودها بر شما جناب استاد آریا گرامی

        بسیار زیبا و دلنشین مرحبا خندانک

        درود بر افکار پاک شما

        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6