رویاهای خمیازه ای

درودددددددددددد
زیبا وطناز انه
دست مریزاد

ایام بکامتان استاد
خیلی قشنگ بود...........فکر می کردم فقط نامه می نویسید ...طنز خیلی سخته ...ممنون

درود بزرگوار
طنزی بسیار زیبا و دلنشین
مبین مشکلات جامعه

درود

درود بر شما
آقا ما یه همکار داریم اسمش اصغر قنبری فرد هم کچله هم چاق و هم مجرد این شعرو انگار برا اون نوشتید
براش خوندم یه چاقو برداشته دنبال شما میگرده مراقب خودت باش

زیبا وطنازانه بود
مرحبا

درود صد درود .... کاری دشوار انجام دادید... نوشتن در طنز استادی خاص خود را دارد ... که شما استادی خود را خوب به رخ کشیدید ...

جناب آقای سُلطانیای عزیز، سلام علیکم.
..............................................................
طنزِ بسیار زیبایی ست بزرگوار.........ولی بادرکنید(اصغرآقا)،من قصدِ ادامه ی تحصیل دارم..............
موفق باشید انشاءا.......

درود بر شما
جالب بود

درود بر شما
جالب بود

درود بر شما و احساس ناب شاعرانه شما

عید بر شما و خانواده محترمتان مبارک باشد ...

پیروز و موفق باشید دوست گرامی ...

با سلام استاد عزیز خوب سروده اید موفق باشی

زیبا
عیدی گرفتیم از استادم اقای صادقی و شما این زیبا های طناز را
ممنون

درود دوست من
طنزگونه ات زیباست
مرحبا

نباشد همچو فیلی توی جنگل
و یا مانند نی لاغر نباشد

سلام زیبا بود


دعوتید به خواندن این مطلب
http://sherenab.com/News-View-6754.html

درودبرشما
زیبابود

طنز خوبی بود، درود بر شما

درود بر محمود انصاری

همه اینها که گفتی خوبه ولله
دعا کن اصغری ،اشغر نباشد

خیلی خیلی شیرین و زیبا
یادمه ۱۳ ساله بودم (دقیقا در سن نحسی ) خانوم همسایمون که با قیچیش کاغذرنگیهای مخصوص دهه فجر ‌و بریده بودم و کندش کرده بودم نفرینم کرد که الهی یه شوهر کچل و ..... گیرت بیاد (البته شوخی میکرد از ته دل نبود اینو از نصیبم در امر خطیر ازدواج فهمیدم) حالا فهمیدم ایشون دقیقا اصغر آقا رو منظورشون بود. ممنونم که کمک کردید جواب معمارو بعد از سالها کشف کنم

روزهاتون پر از عطر بهار

سلام و درود موفق و موید و باشی احسنت

درود بر ذوق وسلیقه شما استاد

سلاو ئو ریزم هه یه بو جنابتان کاک جه لال به ریز هیوا دارم سه ر کو تو بین یا خووا
جه ژنا نوروزتان پیروز بیت

سو پاسی جنابتان ده که م چاوه که م

سلام و درود جناب سلطانیا استاد بزرگوارم
استعداد های بی نظیری دارید نیوتن هیچ سیب هیچ جاذبه هیچ کلا برایند نیروها صفر شد در برابر کلام طنازتان
یاد یکی از داستان های کوتاهم افتادم که اتفاقا اصغر شخصیت نیوتنی آن بود!
زیبا به دلم نشست
همیشه باشید و بسرایید