سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        نجوای خوش( دوم)

        شعری از

        عباس زارع میرک آبادی

        از دفتر حدیث حکمت نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۰۶ شماره ثبت ۴۵۴۳۳
          بازدید : ۷۰۶   |    نظرات : ۵۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر عباس زارع میرک آبادی

        نجوای خوش( دوم)
        ناتوانی  در   قفس   آمد    به   ببند  
                         راز  صد  ملک  دگر   گفتا   به    چند
        کرم  کوچک  پیله   را    دنیا     بدید    
                         یک  ز  صدها  گل از این صحرا بچید
        گفت دنیا چون  طنابی   سخت   شد   
                         هر  که  آمد  اندرون  بدبخت    شد
        چون رها  از  پیله اش   پرواز   کرد   
                         با    جهان    دیگری  دمساز   کرد
        پر زنان خود  بر  درختی  جا  نمود   
                          پس  قیاس از  آن، همه  دنیا نمود
        گفت دنیا  را  مثل   چون    باغ بین  
                         سقف  ذهنش را همه تا باغ  چین                                                         
        چون  ندید  اسرار  عالم  آن  مکان      
                       قصه ها  گفت از دو  عالم آن زمان
        شرح  ذهنش  بود نی  اسرار حق    
                         خشت  خامی  بود، نی پرگار حق
        گاه  دنیای  درون  کوتاه  و تنگ     
                           در قیاس، اندیشه  دارد پای لنگ
        در خیالش صد جهان را یک نمود   
                           وآن یکی هم چون قفس اندک نمود
        عالم   تنگی  چنین  آمد  به   دید    
                            کل   ز  جزئی   ناتوان    آمد    پدید
        پس غلط اندر غلط  شد   کار  او   
                             پُر  همه از خار و  خس   انبار    او
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۲۳:۳۱
        سرور نورانی و گرانقدرم جناب زراع نازنین دوستت داریم گرانقدر عزیر خدا حفظتان کند که از محضرتان می اموزیم و این یکی از نعمت خداست که شمارا داریم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۲۲
        چون رها از پیله اش پرواز کرد


        با جهان دیگری دمساز کرد............سلامتان استاد خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۲۳
        درود استاد عزیز
        بهره بردم از تراوش قلمتان خندانک خندانک خندانک
        سعید عاصم یوسفی(سعدیار)
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۵۵
        قلمتان نویسا و ماندگار باد استاد مرحبا
        صفیه پاپی
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۴۲
        ................. خندانک خندانک خندانک ........................
        بسیااار عاااالی استاد خندانک
        هزاراان درود خندانک خندانک خندانک
        ................. خندانک خندانک خندانک .......................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

        مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمیکرد فرزندی هم نداشت وتنها با همسرش زندگی میکرد در عوض قصابی در آن شهر به نیازمندان گوشت رایگان میداد .
        روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هر چه اورا نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی در جواب میگفت نیاز شما ربطی به من ندارد بروید از قصاب بگیرید تااینکه او مریض شد احدی به عیادت او نرفت این شخص در نهایت تنهایی جان داد هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود. همسرش به تنهایی او را دفن کرد. اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد وگفت :
        کسی که پول گوشت رامیداد دیروز از دنیا رفت...!

        زود قضاوت نکنیم خندانک خندانک
        سید محسن سیدی
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        زیبا.....
        جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۰۰
        درود بر شما
        زیبا
        به گمانم قافیه مصراع اول یک ب اضافه دارد
        شاید هم من اشتباه میکنم
        مانا باشید خندانک خندانک خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۱۳
        درود بر شما و طبع روانتان
        خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۵۲
        باسلام استاد عزیز عالی موفق باشی
        وحید کاظمی
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما استاد زارع گرامی
        مثل همیشه طوفان به پا کردید
        مرحبا
        خندانک خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۰۰
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و آموزنده سرودید
        احسنت بر کلام نابتان...
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۳۰
        درود برشما

        خندانک خندانک
        یدالله عوضپور    آصف
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۵۳
        درود دوست خوبم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۴:۵۶
        جناب آقای میرک آبادی عزیز، سلام علیکم.
        ................................................................
        گاه دُنیای دَرون، کوتاه وتنگ
        درقیاس اندیشه دارد، پایِ لنگ.........
        .......................................................
        عالمِ تنگی،چنین آمد به دید
        کُل زِجُزئی ناتوان،آمدپدید
        ..................................................
        بسیار زیباست وعارفانه.دستمریزاد بزرگوار...........
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۳۹
        درود و دو صد بدرود
        همین خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسين زرتاب
        جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۳۴
        سلام و سپاس از مثنوی بسیار ژرف و زیبای شما
        بسرایید همواره
        به عرفان و رهایی
        فاطمه دشتی
        جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۴:۲۰
        بسیار آموختم از محضرتان

        موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        احمد رشیدی مقدم (گمنام)
        جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۱۵
        درود به استاد وسرور عزیزم جناب آقای زارع
        بسیار دلنشین وآموزنده ؛ اگر چه اشعار جنابعالی
        واقعا دلنشین و هشدار دهند وپند دهنده میباشد
        از خداوند موفقیت شمارا آرزو مینمایم
        خداوند این مرام عارفانه را در شما لحظه
        به لحظه تقویت نماید آمین یارب العالمین
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۷:۳۳
        استاد گرامی جناب رشیدی عزیز
        حضور بزرگوارانه شما صفحه دل من را منور ساخت
        خیر ببینید
        متشکرم از حضورتان
        در محضر شما اساتید می آموزم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رودونا کیارنگ  (فاطمه توکلی)
        جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۳۲
        سلام و درود جناب زارع استاد بزرگوارم خندانک
        باز هم آموختم از مثنوی نغز و حکیمانه تان استاد گرانقدرم خندانک خندانک خندانک
        عالم تنگی چنین آمد به دید
        کل ز جزئی ناتوان آمد پدید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بدون شک با دید جزءنگر سر قادر به درک و لمس لایتناهی نیستیم چشم دل می خواهد و تجلی نجوای عشق خندانک خندانک خندانک
        ✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋
        هر شیرینی به تلخی و هر تلخی به شیرینی آمیخته است و هر زشتی از زیبایی نیز بهره دارد.
        ــــــ علف هرز چیست؟ گیاهی كه نیكویی‌های آن هنوز كشف نشده است .
        رالف والدو امرسون
        ✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋✽ ✾ ✿ ❀ ❁ ❃ ❋
        همیشه باشید و بسرایید
        خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۵۸
        آفرین استاد
        بسیار عالی است
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7