جمعه ۹ آذر
|
دفاتر شعر محمد علی سلیمانی مقدم
آخرین اشعار ناب محمد علی سلیمانی مقدم
|
باز آي تا در جانِ ما شوري دگر بر پا كني
چون شطِّ مِي جاري شده ميخانه را دريا كني
از باده ي نابت به جانِ خستگان مستي دهي
تا دل بري از عاشقان صد عشوه بي پروا كني
در باغ و بستان كن گذر با ناز يك بارِ دگر
تا سروِ رعنا را خِجل با آن قد و بالا كني
هر حلقه ي زلفِ تو را باشد گرفتاري چو ما
آري به بند آري مرا تا بندِ زلفت وا كني
نازِ نگاهت «خاك را» سازد به سانِ «كیمیا»
آيا شود تا «گوشه ي چشمي» به سوي ما كني؟
وقتِ نمازم سجده بر محرابِ ابرويت كنم
شايد كه ما را «با خبر از عالمِ بالا»کنی
شب مي سپارد راه و من در آرزوي وصلِ تو
امّا تو اي آرام جان، امروز يا فردا كني
یک شب ز مهر اي جانِ جان بر من شوي گر ميهمان
از شوق، شوري بر دلِ اين عاشقِ شيدا كني
نازم به چون تو دلبري فتّانه ي افسونگري
اي آن كه شورِ عشق را نوعي دگر معنا كني
سليماني مقدم ۵-۱۱-۱۳۹۳
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.