پنجشنبه ۱۵ آذر
|
دفاتر شعر جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)
آخرین اشعار ناب جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)
|
هر چه سویش میروم گردم از او بس دورتر
هر چه میگردم بدنبالش شود مستورتر
میرسد تا آستانش رد پاهای رقیب
میکند حال مرا سوگند او ناجورتر
دیده ی بیمار را دیدار یار درمان کند
چشم ما هر روز میگردد بدینسان کورتر
تیغ جلاد است آن چیز در نیام کام او
میکند زخم دلم را زخم آن ناسورتر
ساقیا هر می نباشد کارگر بر درد ما
مزه هر چه تلخ تر ، انگور آن انگورتر
مانده ام مابین گور و این جهان بیکران
گر به بالینم نباشد او ، کدامین گورتر
سینه ام آکنده از شعر است، بشکافند گر
میشوم از هر چه فرهاد بارها مشهورتر
خم نمیگردد خدایا ، در نماز ار یار من
تو ببخش این بنده ات هست از خودت مغرورتر
فریاد تا همیشه
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.