سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 8 آذر 1403
    27 جمادى الأولى 1446
      Thursday 28 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۸ آذر

        تلخ و شیرین

        شعری از

        محمد علی سلیمانی مقدم

        از دفتر من و عاشقانه هایم نوع شعر تک بیتی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۳:۳۸ شماره ثبت ۴۵۲۷۷
          بازدید : ۸۱۹   |    نظرات : ۱۰۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد علی سلیمانی مقدم
        آخرین اشعار ناب محمد علی سلیمانی مقدم

        استکانی چای تلخ و قندی از لبهای او
        این تمام خاطرات تلخ و شیرین من است
        سلیمانی مقدم
         استاد گلمخندانک عکس هدیه ای ناقابل از طرف مدیریت سایت.
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        يکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۲۸
        استادم همه زیبایی یک بوسه داغ و یک حبه قند و یک استکان چای دبش در نهادینه ترین داستانهای درونی و خاص هر کدام از ما را چقدر زیبا در مخیلمان زنده کردید واقعا دست مریزاد دارید حالا من برم از کی بوسه بگیرم خندانک خندانک خندانک خندانک
        شوخی می کنم قربان الهی به عشق زنده باشید و تندرست خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۳۹
        گنجشک وهوای پاک نم نم دارم
        صبحانه شعر و چایی دم دارم
        لبخند بزن پنجره ها را واکن
        یک صبح بخیر این وسط کم دارم....شهراد میدری

        .........................صبح اول هفته تان بخیر وشادی استاد خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۰۴
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استادخوبم
        کوتاه بسیارزیبایی بود
        احسنت خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۷:۲۱
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و شیرین بود خندانک خندانک
        عليرضا حكيم
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۲۷
        درود بر شما دوستمن
        تک بیت زیبا و دلنشینی بود خندانک خندانک خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۵۹

        ((استکانی چای تلخ و قندی از لبهای او
        این تمام خاطرات تلخ و شیرین من است))
        روی لبهایم به یادش طرح لبخندی نشست
        مست از نامش شرنگ کام نوشین منست
        در همه هفت آسمان گردیده ام با ناز او
        ناز او در سینه ام مانند پروین منست
        داده ام از دست ،با عشقش ،همه زهدم به باد
        نا مسلمان نیستم این دین و آیین منست
        درد دوری ، درد غم ،درد جدایی تا به کی ؟؟؟
        دیدن رویش فقط اسباب تسکین منست
        روی سنگ قبر من ،حک کن شهید راه عشق
        عاشقان شمعی بیفروزید ،تدفین منست


        سلام استاد گرامی
        سروده تان موجب تکان طبعم شد .
        ممنونم از به اشتراک گذاری این سروده زیبا .
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۲۲:۲۸
        درود بر همه دوستانی که در مسیر تعالی شعر ناب کوشا هستند. به ویژه مدیریت محترم سایت.
        ایام به کام و کامتان شیرین
        بابت چای سپاسگزارم
        ««ساقیا لطف نمودی قدحت پر می باد»»
        وحید کاظمی
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۰۱
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر استاد سلیمانی
        ببخشید اینجوری خودمونی باید عرض کنم چون نمیشه جور دیگه گفت
        اوف اوف اوف آقا ترکوندید عجب شعر مشتیه باحال کوتاه خفنی بود اصلا هی دارم میخونم حال میکنم پرچم محلو بردی بالا با همین یه کوچو شعر اوف اوف
        ببخشید دست خودم نبود

        خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۰۶
        شعر شما و دوستان و خودنم دلم چایی خواست
        با اینکه صبحونه رو کله سحر میخورم ولی هیفم میاد الان با این اشعار یه چایی نخورم
        دست همگی درد نکنه
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۰۸
        سلام
        این یعنی کوتاه
        این بعنی زیبا و این یعنی خلاصه از یک زندگی خوب خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بابک فغفوری (پور)
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۴۸
        خندانک خندانک خندانک
        مریم صفری
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۲۹
        جا خالی ات من را به حسرت مبتلا کرد
        یک عالمه دنیا برایم غصه آورد
        دل ماند اسیر خاطراتی خوب و شیرین
        تلخند شیرین های من، نامرد برگرد!
        مریم صفری

        تقدیم شعر کوتاه زیباتون
        که خیلی عالی بود خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۵:۱۷
        ............... خندانک خندانک خندانک ........................

        استکانی چای تلخ و قندی از لبهای او
        این تمام خاطرات تلخ و شیرین من است
        خندانک
        خندانک
        درود استاد بزرگوارم خندانک خندانک
        تک بیت بسیااار زیبااا و دلنواااازی بود خندانک خندانک خندانک
        هدیه ی جناب مدیر هم بسیااار زیبااا و همخوان با تصویر خندانک خندانک
        ................ خندانک خندانک خندانک ......................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

        روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.
        کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای این که حسن نیت خود را نشان بدهد گفت: اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد.
        اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.

        این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت!
        سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.

        تصور کنید اگر شما آنجا بودید چه کار می کردید؟ چه توصیه ای برای آن دختر داشتید؟ اگر خوب موقعیت را تجزیه و تحلیل کنید می بینید که سه امکان وجود دارد:
        ۱ـ دختر جوان باید آن پیشنهاد را رد کند.
        ۲ـ هر دو سنگریزه را در بیاورد و نشان دهد که پیرمرد تقلب کرده است.
        ۳ـ یکی از آن سنگریزه های سیاه را بیرون بیاورد و با پیرمرد ازدواج کند تا پدرش به زندان نیافتد.
        دخترک باهوش دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود.
        در همین لحظه دخترک گفت: آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است… و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است. نتیجه ای که ۱۰۰ درصد به نفع آنها بود.
        یادمان باشد:
        ۱ـ همیشه یک راه حل برای مشکلات پیچیده وجود دارد.
        ۲ـ این حقیقت دارد که ما همیشه از زاویه خوب به مسایل نگاه نمی کنیم.
        ۳ـ زندگی می تواند سرشار از افکار و ایده های مثبت و تصمیم های عاقلانه باشد. خندانک
        صابرخوشبین صفت
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۵:۲۰
        این حکایت در تمام زندگی حک خورده است
        پشت جلد خاطرات من نگاه یک زن است
        صابر خوشبین صفت
        هدیه ای به استاد زیبا سخن
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درودها استاد
        نیره ناصری نسب
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۴۲
        درود بر شما استاد گرامی
        احسنت بر طبع لطیفتان
        هدیه ای زیبا بود
        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
        ابوالقاسم افخمی اردکانی(واحد)
        يکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۵۵
        درود... درودها... موجز و سلیس و روان ... و مراعات نظیری بی نظیر !! موید باشید... خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سعید عاصم یوسفی(سعدیار)
        يکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۵۹
        استکانت را بپا دار شایدی قندت رسد
        دست پر مهرش گشاید حجله ای بهرت رسد

        شاد زی
        حسن علوی
        يکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۱۹
        درود بر شما استاد گرامی
        بسیار زیباست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        يکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۲۹
        احسنت استاد گرامی
        در عین کوتاهی بسیار زیبا و پربار سرودید...
        حمید احمدی اصل
        يکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۴۶
        سلام جناب سلیمانی
        فقط میشه گفت
        یک بیت و هزار بیت...
        خندانک خندانک خندانک
        حسین زارع(مختار)
        يکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۳۲
        عالیه خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        يکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۴:۲۵
        یه بیت که بیت بوداااا!
        بیتی که خیلی برام شیرین بود خندانک خندانک

        درودها بر شما خندانک خندانک خندانک
        رودونا کیارنگ  (فاطمه توکلی)
        يکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۷:۴۳
        سلام و درود جناب سلیمانی مقدم استاد بزرگوارم خندانک
        تلخ و شیرین دلنشینی بود استاد مثل همه ی لحظه های شاد و آرام زندگی خندانک خندانک خندانک
        شکوفه واژه هایِ معطرتان بهارِ سبزِ شعر است بر پایانِ زمستانِ سفیدِ کاغذ خندانک خندانک خندانک
        روزهاتان سرشارِ رنگین کمانِ شادِ شعر باد خندانک خندانک خندانک
        ✦❉ ❥ ❦ ❧ ❃✦❉ ❥ ❦ ❧ ❃✦❉ ❥ ❦ ❧ ❃✦❉ ❥ ❦ ❧ ❃✦❉ ❥ ❦ ❧ ❃
        ماموریت تو در زندگی تغییر جهان نیست. تو مامور تغییر خویشتنی. و تمامی راه حل ها در درون توست.
        آندرو متیوس
        ✦❉ ❥ ❦ ❧ ❃✦❉ ❥ ❦ ❧ ❃✦❉ ❥ ❦ ❧ ❃✦❉ ❥ ❦ ❧ ❃✦❉ ❥ ❦ ❧ ❃
        همیشه باشید و بسرایید
        خندانک خندانک خندانک
        مروی(ضیغم)
        يکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۴۲
        ازمیان دفتری تک بیت های کم نظیر خندانک
        این برانگیزنده ی احساس و تحسین من است خندانک
        (بداهه) خندانک
        سمانه هروی
        يکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۴۳
        درود استاد بزرگوار
        بسیار زیبا نگاشتید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حجت سلطانیان سلطان
        يکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۵۳
        بیتی جان دار
        با ادب
        پر احساس
        ساده
        غمگین و شاد
        فنی
        و....

        بسیار لذت بردم
        شادی این لحظه ام را از شما دارم
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2