سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        فراق

        شعری از

        پرستو پورقربان (آنه)

        از دفتر حَـــــرَم زاد نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۱۷ شماره ثبت ۴۵۱۴۵
          بازدید : ۱۲۷۶   |    نظرات : ۱۰۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب پرستو پورقربان (آنه)

        صدای ارسالی شاعر:
        بنام خدا

        مرا
        به پایِ خودم
        زنجیر
        کرده ای،
        آنقدر
        در منم
        جسته ام
        تو را،
        که سخت
        گِرِه خورده ام
        بی سر و ته ...
        بی تو این
        صحنِ سرایِ قسمم
        قَتلگَهِ
        شامِ پرستو
        شده است ...!
        ای
        قسم خورده ی
        بی بی ...
        خاطرت هست؟ :
        ًبی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشت
        همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتمً*
        بی تو ای
        سَروِ صبورم
        نه شب از
        شهر گذشت
        نه مَه از راه
        رسید ...
        نه لب از لعل
        سرود
        نه دل از قهر
        رمید ..
        نه سکوتم
        دیوان،
        نه کلامم
        ایمان ...!
        بامِ ما
        برف نداشت،
        روزمان
        گرم نبود،
        سوزمان ساز نشد
        دردمان
        پای گرفت
        ریشه انداخت
        به گیسوی سرشت ......
        من و حیرانیِ این
        از تو
        گریز و
        تو
        و حسرت
        که من از دور
        گذشتم ....
        وای بر ما
        که بر \'ما\' سُستیم ...


        تقدیم به تو که ناخوانده به من آگاهی ...

        پ.ن

        * بخشی از شعری شورانگیز از زنده یاد فریدون مشیری ..

        منظور از بی بی در شعر: بانو معصومه(س)

        عزیزان بزرگوار مرا از برگ سبز نقدهای ارزنده تان بی نصیب نکنید . نگاه پرمهرتان را سپاس ها .

        (آنه)
        ۱۴
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۶ شاعر این شعر را خوانده اند

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        پرستو پورقربان (آنه)

        ،

        نجمه طوسی (تینا)

        ،

        حسام الدین مهرابی

        ،

        وحید کاظمی

        ،

        شهزاد

        ،

        امیر جلالی( ا م دی )(مدیر)

        ،

        عباس زارع میرک آبادی

        ،

        صفیه پاپی(مدیر)

        ،

        احمد محمود امپراطور

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)(مدیر)

        ،

        حسن بذرگری(آیین)

        ،

        آرمین اسدزاد (الف)

        ،

        علی نورمحمدی(هیرا)

        ،

        نیره ناصری

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)(مدیر)

        ،

        زهرا حسینی

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        بهروز عسکرزاده

        ،

        هاوارِ هَه لوی

        ،

        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)

        ،

        سیده لاله رحیم زاده (آلاله سرخ)

        ،

        ماریا قربانی

        ،

        مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)

        ،

        سامی فرهادی

        ،

        علی غلامی(مدیر)

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        اشکبوس مهدوی(دل به دوش)

        ،

        محمود دهقان (سخن حق)

        ،

        حوریه (دلشید) اسماعیل تبار

        ،

        محسن ملک زاده(رهگذر)

        ،

        محمد هادی(سورنا)

        ،

        معصومه عرفانی (عرفان )

        ،

        جلال سلطانیا فریاد تا همیشه

        ،

        دمحا ناییاضر

        ،

        علی حکم آبادی

        ،

        فریبا غضنفری (آرام)

        ،

        نوید خوشنام

        ،

        منصور شاهنگیان

        ،

        فاطمه توکلی

        ،

        ادرینا(سمانه هروی)

        ،

        شیما رحیمی (نسیم شیرازی)

        ،

        عليرضا حكيم(مدیر)

        ،

        محمد صادقی راد(رادحافرس)

        ،

        فاطمه باقری ((سایه))

        ،

        پروانه جنگی زهی

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۲۰:۰۳
        سلام و درود بر بهترین پرستوی دنیا با صدای بی نظریش افرین افرین کیفور شدم مهربان عزیز و فقط شرمنده روی مهربانت که دیر برای عرض ادب و احترام رسیدم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک ادامه دارد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۲۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود پرستوی عزیزم خندانک خندانک خندانک
        بسیارزیبا ودلنشین بود خندانک خندانک خندانک
        هم دکلمه وصدات وهم شعر
        مانا باشی نازنینم خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۰۸
        درود بانو
        جالب و زیباست خندانک خندانک خندانک خندانک
        عليرضا حكيم
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۵۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۱:۴۰
        احسنت خواهر گرامی
        زیبا و با احساس نگاشتید
        درود فراوان بر شما...
        وحید کاظمی
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۳:۲۱
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر پرستوی عاشق
        زیبا و خواندنی بود
        اینکه شعری از زنده یاد استاد مشیری تو شعرت بود نشون میده الکی شاعر نشدی د شعر میخونی و شاعرا رو میشناسی
        احساس شعرت ستودنی بود با یکم روغنکاری عالی ترم میشه
        مرحبا
        خندانک خندانک خندانک
        فريدوني ( شهزاد)
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۴۱
        درود
        امیر جلالی( ا م دی )
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۵۵
        بی تو ای
        سَروِ صبورم
        نه شب از
        شهر گذشت
        نه مَه از راه
        رسید ...
        نه لب از لعل
        سرود
        نه دل از قهر
        رمید ..
        ................
        وای بر ما
        که بر \'ما\' سُستیم ...
        ...............
        اشعاری هستند که تکیه و تکیه گاهشان اندیشه است و عقل و منطق... البته از آن نوعی منعطف و لطیفش...
        اشعاری هستند که شاعرشان می داند از کجا شروع کند و کجا پایان را نقطه بگذارد.
        اشعاری هستند که صاحبش خالق آنه است و خیلی زیبا ست و دلنشین و معنا دار و با شخصیت و شناسنامه دار...
        من امروز یکی از آنها را خواندم و بسیار به دلم نشست...
        درود بر شما خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۱۶
        و درباره اجرای شما باید اعتراف کنم که خیلی خوب بود ..البته در بعضی از جاها لحن تبدیل به تیپ شده بود اما در کل خیلی لطیف و با احساس بود. از لحن شب شعری فاصله داشت و این خیلی خیلی عالی بود. امیدوارم همیشه اشعارتان را خودتان بخوانید تا بیشتر به دل خواننده و شنونده بنشیند. درود بر شما خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۵۱
        درود بر دوست خوب من
        خلاقانه و زیبا احساس درونی را به تصویر کشیده اید
        بسیار خیال انگیز سروده اید
        حظ بردم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


        مرا

        به پایِ خودم

        زنجیر

        کرده ای،

        آنقدر

        در منم

        جسته ام

        تو را،

        که سخت

        گِرِه خورده ام
        صفیه پاپی
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۱۰
        .................. خندانک خندانک خندانک .....................
        درود پرستوی عزیزم خندانک
        دارم گوش میدهم و لذت میبرم از این همه زیبااایی... خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        .................. خندانک خندانک خندانک .....................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

        موسی مندلسون آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت. روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت. موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل او منزجر بود. زمانی که قرار شد موسی به شهر خود بازگردد، آخرین شجاعتش را به کار گرفت تا به اتاق دختر برود و از آخرین فرصت برای گفتگو با او استفاده کند.
        فرمتژه به حقیقت از زیبایی، به فرشته ها شباهت داشت، ولی ابداً به موسی نگاه نکرد و قلب موسی از اندوه به درد آمد. موسی پس از آن که تلاش فراوان کرد تا صحبت کند، با شرمساری پرسید : آیا می دانید که عقد انسانها در آسمان بسته می شود؟!
        دختر در حالی که هنوز به کف اتاق نگاه می کرد گفت : بله، شما چه عقیده ای دارید؟ موسی گفت: من معتقدم که خداوند در لحظه تولد هر پسری مقرر می کند که او با کدام دختر ازدواج کند. هنگامی که من به دنیا آمدم، عروس آینده ام را به من نشان دادند و خداوند به من گفت: همسر تو گوژپشت خواهد بود!
        درست همان جا و همان موقع من از ته دل فریاد برآوردم و گفتم: خداوندا! گوژپشت بودن برای یک زن فاجعه است. لطفاً آن قوز را به من بده و هر چی زیبایی است به او عطا کن! فرمتژه سرش را بلند کرد و خیره به او نگریست و از تصور چنین واقعه ای بر خود لرزید. او سال های سال همسر فداکار موسی مندلسون بود...
        حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۰۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        هزار و یک ترانه
        دفتر اول: یاد یار
        نام ترانه: پرستوها همه رفتند
        **
        پرستوها همه رفتند/ گریه..
        مهاجرها همه رفتند/گریه
        که عاشق ها همه رفتند/..
        که قو ها وا همه رفتند/
        که یاران وا همه رفتند/
        مسافرها همه رفتند/
        همه بار سفر بستند
        همه از پیش ما رفتند
        همه از ما جدا رفتند
        همه راه خویش رفتند
        همه دنبال خویش رفتند
        همه تنها همه رفتند
        همه بی هم که وا رفتند
        تو هم برو – همه رفتند
        همه بی من – همه رفتند
        **
        حسن بذرگری(آیین)
        توضیحات: سرایش94/12/9- بدیه - ناتمام

        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۵۴
        سلام بانو
        چند باری شنیدم و ... همین درافشانی جناب جلالی:
        \"اشعاری هستند که شاعرشان می داند از کجا شروع کند و کجا پایان را نقطه بگذارد.
        اشعاری هستند که صاحبش خالق آنه است و خیلی زیبا ست و دلنشین و معنا دار و با شخصیت و شناسنامه دار...
        من امروز یکی از آنها را خواندم و بسیار به دلم نشست... \"
        نیره ناصری نسب
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۰۵
        درود بر پرستوی گرامی و عزیزم

        سروده هات همچنان با احساس که با صدای زیبایت هم همراه بود
        بسیار عالی بود خواهر بزرگوارم لذت بردم خندانک
        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۳۷
        بی تو ای

        سَروِ صبورم

        نه شب از

        شهر گذشت

        نه مَه از راه

        رسید ...
        ..............
        شاید اشتباه کنم ولی یادم نمی اید شعری اینچنین از شما خوانده باشم
        عالی عالی عالی عالی
        به عنوان خواننده:در ابتدا برایم کشش نداشت و یک دفعه تبدیل شد به عالی
        به عنوان یک دوست:این شعرتان بسیار زیبا بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهروز عسکرزاده
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۰۸

        درود گرامی
        خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۰۵
        سرکارخانم پورقربان، بانوی گرامی، سلام علیکم.
        ............................................................................
        بی تو اّی ، سروِ صبور.....
        نه شب ازشهر،گذشت........
        نه مَه از، راد رسید............
        نه لب ارلعل ، سُرود..
        نه دل از،قهر، رمید........
        ...................................
        بسیار بسیار عالی ست بانوی بزرگوار.........
        دستمریزاد.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۵:۰۵
        سپید سرشار احساست عاااااااااااااااالی پرستوی زراه رسیده از سفر خندانک
        شروع شعر و ضربه محکم نهایی هم خوب ...
        صدای مهربان ولطیفت را هم شنیدم وبر زیبایی اثرت افزود ...
        آفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خندانک ـــــــــــــــــــــــــرین عزیزم

        من و حیرانیِ این

        از تو

        گریز و

        تو

        و حسرت

        که من از دور

        گذشتم ....

        وای بر ما..................این بند را واقعا دوست داشتم خندانک
        ماریا قربانی
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۴۵
        درود پرستوی عزیز,دلنشین تر از دلنشین
        خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۷:۴۱
        سلام بر آنه
        آنچه كه از دل بر آيد لاجرم بر دل نشيند
        حظي بردم خواهر مهربان
        مانا باشي خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۳۱
        سلام بر پرستوی عزیزم
        وااای همه چی عالی بود هم صدا هم شعر .
        مثل معدنی از طلا شده ای که رگه های طلا دارن بیرون میان و صیقل می خورن .
        دوست دارم خودت باشی
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۲۰:۳۸
        خندانک خندانک خندانک
        محمود دهقان (سخن حق)
        دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۳۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        چند بار خوندم خندانک خندانک خندانک
        علی غلامی
        سه شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۳:۰۲
        سلام بر آنه
        درود بر شما و آفرین .... خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        حوریه (دلشید) اسماعیل تبار
        سه شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۰۳
        درودها بانو پرستوی آسمانِ دلْ سُرایش.. خندانک
        احساس جاری در سروده تان زیباست
        و
        از آن زیباتر ، آوای روح نواز و گوشنوازِ شماست..
        حظ می برم از خوندنتون بانوی من..
        زنده باد..
        خندانک خندانک
        خندانک
        محسن ملک زاده(رهگذر)
        چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۱۴
        درود پرستوی شعر

        سپید زیبایی بود
        احسنت بر شما
        فرهاد سامی
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۵:۱۴
        بی تو ای

        سَروِ صبورم

        نه شب از

        شهر گذشت

        نه مَه از راه

        رسید ...

        زیبا بود برقرار باشید خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۲۳:۵۳
        بسیار بسیار زیبا ، زیباتر از هرچه که تا امروز از شما خوانده بودم
        درود عزیزم خندانک خندانک خندانک
        نوید خوشنام
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۴۶
        احساس سرودید بانو
        دلمان هوای شهر خودمان و بی بی جانمان را کرد... :(
        نوید خوشنام
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۴۶
        احساس سرودید بانو
        دلمان هوای شهر خودمان و بی بی جانمان را کرد... :(
        منصور شاهنگیان
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۴۱

        چقدر زیبا ...

        چقدر با احساس و شاعرانه ...

        و ...

        احسنت به کلام و احساس شاعرانه شما ... هزاران بار ، بانو ...


        رودونا کیارنگ  (فاطمه توکلی)
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۴:۰۵
        سلام و درود آنه ی عزیزم خندانک
        یکی از بهترین سروده هایت بود که خواندم خندانک خندانک خندانک
        صدایت هم بی نهایت دلنشین است خندانک خندانک خندانک
        سوزمان ساز نشد

        دردمان

        پای گرفت

        ریشه انداخت

        به گیسوی سرشت ......

        من و حیرانیِ این

        از تو

        گریز و

        تو

        و حسرت

        که من از دور

        گذشتم ....
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ترنم دل انگیز واژگان تان در خنیای آسمانی شعر چون هیاهوی فرشتگان در پرنیان ابرها شورانگیز است خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما بسیار زیبا بر دلم نشست خندانک خندانک خندانک
        ✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’
        ما موجودات خاكي نيستيم كه به بهشت مي رويم. ما موجودات بهشتي هستيم كه از خاك سر بر آورده ايم. الهی قمشه ای
        ✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’✿★•’
        همیشه باشید و بسرایید
        خندانک خندانک خندانک
        سمانه هروی
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۲۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام پرستوی عزیز
        بسیار زیبا ک با احساس سرودی
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0