سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      خواب آشفته ۱

      شعری از

      محمد علی سلیمانی مقدم

      از دفتر من و عاشقانه هایم نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۱:۲۳ شماره ثبت ۴۴۹۷۷
        بازدید : ۶۲۲   |    نظرات : ۶۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محمد علی سلیمانی مقدم
      آخرین اشعار ناب محمد علی سلیمانی مقدم


      ديشب از ذهنم خيالاتي گذشت
      گويمت بر من چه حالاتي گذشت
      از غمِ بد عهدیِ گردونِِ دون
      اين دلِ صد پاره ديدم غرقِ خون
      بينِ مردم كينه بودي سر به سر
      عشق، کمبودِ بنی نوعِ بشر
      چشم ها گريان و جان پر رنج بود
      دوستی، کمياب همچون گنج بود
      زندگي ميگشت بر چرخِ دروغ
      گردنِِ حقّ و عدالت زيرِ يوغ
      راستي چون گوهري ناياب بود
      ديده ي حق بينِ مردم خواب بود
      وصلِ ياران آرزويي بس محال
      باده نوشيدن بُدی خواب و خيال
      نغمه های عاشقی بی رنگ بود
      بينِ نيکی و پليدی جنگ بود................
      شب چنان گيسوی مه رويان دراز
      بود و من درگيرِ صدها رمز و راز
      اندک اندک خواب ما را در گرفت
      خستگی چشمان ما در بر گرفت
      خوابِ خوش بر ديدِگانم چيره شد
      چشمهايم نقطه اي را خيره شد
      يافتم خود را به جايي با صفا
      در كنارِ دلبري شيرين ادا
      سرخوش آنجا بر لبِ جويي بُدم
      ميهمانِِ يارِ گل رويي بُدم
      صد چو ما بودند گردِ يكدگر
      با نگار و يارِ خود سوي دگر
      جملگي بنشسته با هم شادمان
      عشق بودي بينِ آنان آن زمان
      ديدم آنجا مردمان خندان همه !
      هم بشر هم جانور، انسان همه !
      جمله گرگان، مهربان با ميش ها !
      بود شاهان را غمِ درويش ها !
      خواستم باور كنم تا دوستان
      با كمي ترديد و شك، اين داستان
      نغمه ای آمد مرا ناگه به گوش :
      شد سحر برخيز و بهر كار كوش !
      سليمانی مقدم قاينات 24-08-1393
       
      ۱۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      احمدی زاده(ملحق)
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۳۳
      اللهم عجل لوليك الفرج والعافية والنصر وجعلنا من خير اعوانه وانصاره والمستشهدين بين يديه خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      دوستی، کمياب همچون گنج بود

      زندگي ميگشت بر چرخِ دروغ

      گردنِِ حقّ و عدالت زيرِ يوغ

      راستي چون گوهري ناياب بود.

      حضرت دوست اثر ارزشمندتان را خواندم و استفاده بردم از زلال احساستان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۲۱
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و موثر خندانک خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۳۶
      دوستی، کمياب همچون گنج بود.............عرض سلام وادب استاد خندانک خندانک
      امیر جلالی( ا م دی )
      دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۴۸
      خوابی که به قلم کشیده شد در واقع بیداری و اتفاقاتی است که دربیداری آدمهای خوابزده رخ داده است. آدم هایی که خود را بخواب زده اند تا صدای حقیقت را نشنوند.
      تصاویر و حالات بیان شده در این اثر زیبا و خوش آهنگ باور کردنی و لمس شدنی بود و از این بات به شاعر عزیز آن تبریک عرض می کنم . درود بر شما خندانک
      حوریه (دلشید) اسماعیل تبار
      دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۳۷


      درود بزرگوار.. خندانک
      سفری خوابگونه نگاشتید ، ملموس و جاندار..
      می خوانم و می آموزم..
      زنده باد..
      خندانک خندانک
      خندانک
      وحید کاظمی
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۱۲
      خندانک خندانک خندانک
      درود بر استاد سلیمانی بزرگوار
      چقدر قشنگ بود
      مرحبا
      عالی قلم زدید
      با نظرات دوستان و اساتید کاملا موافقم
      خندانک خندانک خندانک
      منصور شاهنگیان
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۴۵

      با درودی صمیمانه :

      طبع روان ، کلام متعهدانه و قریحه سرشارتان ستودنیست ...

      امید که خواب و رویای شیرین شما به حقیقت بپیوندد و گرگ ها

      در جهان واقعی کمتر به آزار مادی و معنوی میشهای جامعه بپردازند ...

      آری کمتر !!!!

      موفق و پیروز باشید دوست بزرگوارم ...



      صفیه پاپی
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۴۵
      .......... خندانک خندانک خندانک ...........................
      زیباااااا بود بزرگوار خندانک خندانک خندانک
      هزاراااان درود خندانک خندانک خندانک
      ..........‌.‌ خندانک خندانک خندانک ......................‌‌‌‌.....‌......
      هدیه به اهالی خوب شعرناب:

      ﺩﺍﻭﯾﻨﭽﯽ ﻣﻮﻗﻊ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ \" ﺷﺎﻡ ﺁﺧﺮ\" ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﮑﻞ ﺷﺪ،
      ﻣﯿﺒﺎﯾﺴﺖ \" ﻧﯿﮑﯽ\" ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻋﯿﺴﯽ ﻭ\" ﺑﺪﯼ\" ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﯾﻬﻮﺩﺍ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪ .
      ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺭﺑﺎﻧﯽ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﺴﯿﺢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﮔﺮﻭﻩﻛﺮﻛﻠﻴﺴﺎ ﯾﺎﻓﺖ .
      ﺍﺯ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺍﻭ ﺍﻟﮕﻮ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ .
      ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺖ، ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ ﺷﺎﻡ ﺁﺧﺮ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺍﻭﯾﻨﭽﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﻬﻮﺩﺍ ﻣﺪﻝ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ .
      ﮐﺎﺭﺩﯾﻨﺎﻝ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺸﺎﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻨﺪ. ﻧﻘﺎﺵ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺟﻮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﻭ ﮊﻧﺪﻩ ﭘﻮﺵٍ ﻣﺴﺘﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻮﯼ ﺁﺑﯽﯾﺎفت. ﺍﺯ ﺩﺳﺘﯿﺎﺭﺍﻧﺶ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻠﯿﺴﺎ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ.
      ﺩﺳﺘﯿﺎﺭﺍﻧﺶ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺳﺮ ﭘﺎ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﺿﻊ ﺩﺍﻭﯾﻨﭽﯽ ﺍﺯ ﺧﻄﻮﻁ ﺑﯽ ﺗﻘﻮﺍﯾﯽﮔﻨﺎﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮ ﺁﻥ ﭼﻬﺮﻩ ﻧﻘﺶ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻧﺴﺨﻪ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ ﮐﺮﺩ.
      ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﺵ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﮔﺪﺍ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺴﺘﯽ ﺍﺯ ﺳﺮﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎ ﺁﻣﯿﺰﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺷﮕﻔﺘﯽ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﺭﺍ ﻗﺒﻼ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ !!!
      ﺩﺍﻭﯾﻨﭽﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ :ﮐﯽ؟
      جوانﮔﻔﺖ : ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﻫﻢ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﮔﺮﻭﻩﻛﺮ ﻛﻠﻴﺴﺎ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪﯼ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﻣﺪﻝ ﻋﯿﺴﯽ ﺑﺸﻮﻡ !
      بزرگی میگفت:
      \" ﻧﯿﮑﯽ\" ﻭ \"ﺑﺪﯼ \" ﺩﻭ ﺭﻭﯼ ﯾﮏ ﺳﮑﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺩﺭﻛﺪﺍﻡ ﻣﺴﻴﺮ ﻗﺮﺍﺭ داری...
      نیره ناصری نسب
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۵۱
      درود بر استاد بزرگوار
      زیبا سرودید
      بهره می گیریم از کلام نابتان
      پایدار باشید خندانک خندانک خندانک
      حسام الدین مهرابی
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۳۸
      احسنت استاد گرامی
      بسیار زیبا سرودید
      پربار و آموزنده
      درود بر شما
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۰۳
      درود برجناب سلیمانی خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      معفر صید محمدی (هاوار)
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۴:۴۸
      درود بر شما استاد سلیمانی عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجنون ملایری
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۵:۵۷
      باسلام‌ استاد عزیز عالی سروده‌اید موفق باشید
      رودونا کیارنگ  (فاطمه توکلی)
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۷:۲۹
      سلام و درود جناب استاد سلیمانی بزرگوار خندانک
      به راستی که خنده و دل شاد دارد افسانه می شود اگر به این بیداری! ادامه بدهیم ... مجبوریم یک روز بگوییم یادش به خیر گذشته ها و خواب های قشنگش ... خندانک خندانک خندانک
      مثنوی دل انگیزتان حکایت روزهای پریشانی ست در انتظار شب رویا بسیار زیبا به دلم نشست خندانک خندانک خندانک
      خندانک ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿
      کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
      و انسان با نخستین درد
      در من زندانی ، ستمگری بود
      که به آواز زنجیرش خو نمیکرد
      من با نخستین نگاه تو آغاز شدم ... شاملو
      ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿
      همیشه باشید و بسرایید
      خندانک خندانک خندانک
      مهدی صادقی مود
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۴۲
      بسیار عالی
      خیلی لذت بردم
      خندانک خندانک
      درود برشما جناب سلیمانی عزیز
      خندانک
      یدالله عوضپور    آصف
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۱۳
      درود جناب سلیمانی
      خوابنامه ای زیبا ازشما خواندم
      امید که در بیداری عامل نیکی ها باشیم وازبدی ها بپرهیزیم
      موید باشید خندانک خندانک خندانک
      بابک فغفوری (پور)
      سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۲۲:۲۱
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بسيار زيبا بود استاد مثنوي خندانک
      یونسی یونس
      چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۰:۴۷
      عرض ادب و احترام
      بی نهاین زیبا و اهنگین ...........
      لذت بردم استاد ............. خندانک خندانک خندانک
      صابرخوشبین صفت
      چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۳۱
      سلام و درود بر جناب سلیمانی عزیز
      مثنوی زیبایی بود
      چند وقتی می شد که مثنوی نخوانده بودم.
      زنده باشی خندانک خندانک
      محمد رحیم کاظمی
      چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۵۶
      سلام و درود برشما استاد گرانقدر خندانک
      چقدرزیبا وقشنگ است شعرتان خندانک
      لذت بردم خندانک
      دستتان درد نکنه شاعر گرامی خندانک خندانک خندانک
      ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
      چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۳:۰۱
      جناب آقای سلیمانی عزیز، سلام علیکم.
      ...........................................................
      خواب دیدی، خیرباشد بی گمان
      خربُزه آبست رو،.......دنبالِ نان
      ...................................................
      جُدای ازمزاح، شعرِ بسیار زیبایی ست وازآن گذشته.......(آرزو،بر نو..........
      دستمریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی   صادقی
      چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۵:۲۱
      سلام علیکم

      بسیار عالی .درودتان باد ./
      احمد رشیدی مقدم (گمنام)
      چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۱۲
      درود فراوان به جناب سلیمانی عزیز
      الحق حقیقتی را درقالب نظم ارائه
      فرمودید دست حق نگهدار
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      جعفر جمشیدیان تهرانی
      چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۳۷
      اثری زیبا و تاثیر گذار خواندم
      افرین ها
      خندانک خندانک خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۱۱
      خوابم دیدم
      که تویی باز به پهلوی دلم
      ناگهان
      چشم عزیزت به دلم داد سلام
      خوش به حال دل من
      خوش به حال دل من
      ..........
      سلام ممنون از اینکه مینویسید و ما را میبرید در حس .. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      آرمین اسدزاد (الف)
      پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۴۳
      درود بر شما
      بسیار لذت بردم! احسنت خندانک خندانک خندانک
      مانا باشید و بسرایید خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0