سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403
  • شكست حملة نظامي آمريكا به ايران در طبس، 1359 هـ‌.ش
16 شوال 1445
    Wednesday 24 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      چهارشنبه ۵ ارديبهشت

      دیوارفاصله

      شعری از

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      از دفتر شعرناب نوع شعر افراغ اندیشه

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۵۴ شماره ثبت ۴۴۸۵۰
        بازدید : ۱۷۰۶   |    نظرات : ۲۳۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      مردمی که
      ریشه دردرد دارند
      سرخ می کنند باسیلی
      مدام صورتشان را برای حفظ شرف!!
      پس کجایند؟!!
      عالم خواران خوش خیالی که
      که لا اقل برای سلامتی
      خودشان هم که شده
      فکری برای کوچک کردن
      شکمشان نمی کنند؟!!
      ارتفاع طبقات
      آن قدرزیاداست
      که دیوارمهربانی هم
      نه چیزی ازخشونت فاصله می کاهد
      نه ازوحشت فقر!!
      پانوشت:چند روز پیش پسرم ازم پرسیدمامان می گن خداروزی رسونه پس چرا روزی همکلاسی منو نمی رسونه که همیشه باکفش پاره ویه ساندویچ کوچیک پنیرمیاد مدرسه؟!! مونده بودم چی بگم توجوابش؟ حسابی درگیرم کرد و این سیاه قلما نتیجه اش شد تلخی اش رابر من ببخشایید
      ۱۶
      اشتراک گذاری این شعر
      ۵۷ شاعر این شعر را خوانده اند

      سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

      ،

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)

      ،

      عباس وطن دوست

      ،

      وحید کاظمی

      ،

      نجمه طوسی (تینا)

      ،

      نازنین حسنی

      ،

      الیاس صاحبکاران (چَغوک)

      ،

      نیره ناصری

      ،

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)(مدیر)

      ،

      زهرا منصوری

      ،

      سیده لاله رحیم زاده (آلاله سرخ)

      ،

      مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)

      ،

      آزیتا احمدی

      ،

      صابرخوشبین صفت

      ،

      منوچهر مجاهدنیا(مدیر)

      ،

      مجنون ملایری

      ،

      جعفر جمشیدیان تهرانی

      ،

      امیر جلالی( ا م دی )(مدیر)

      ،

      وحید فرزان مهر (فرزان)

      ،

      م نادم

      ،

      بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

      ،

      حوریه (دلشید) اسماعیل تبار

      ،

      منصور دادمند

      ،

      حسن علوی (پائیز)

      ،

      علی غلامی(مدیر)

      ،

      عباس یزدی (طوفان)

      ،

      هانیه چاووشی

      ،

      محمد علی سلیمانی مقدم

      ،

      هاشم توکلی

      ،

      علی میرزایی( هیچکاک)

      ،

      صفیه پاپی(مدیر)

      ،

      آرمین اسدزاد (الف)

      ،

      ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)(مدیر)

      ،

      ابوالحسن انصاری (الف رها)

      ،

      میثم دانایی

      ،

      پریسا رستمی زاده(صحرا)

      ،

      فریبا غضنفری (آرام)

      ،

      شرمینه بهاروند

      ،

      محسن زندی

      ،

      رحیم نبی

      ،

      سجاد ربانی

      ،

      محمد حسین اخباری

      ،

      زهرا ضیایی(روح الغزل)

      ،

      سيده فاطمه سيدپور (سپيده)

      ،

      بهروز عسکرزاده

      ،

      بابک فغفوری

      ،

      آرش غفاری درویش(منتظر)

      ،

      یونسی(یونس)

      ،

      احمد رشیدی مقدم (گمنام)

      ،

      مصطفی سالاروند(سالار)

      ،

      محمد علی نعمتی (حقیر)

      ،

      (کمیل)چناری

      ،

      مهدی صادقی مود

      ،

      مهدی رفوگر

      ،

      همایون طهماسبی (شوکران)

      ،

      رحیم فخوری

      نقدها و نظرات
      احمدی زاده(ملحق)
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۲۲
      فقیر از ساقه ی
      سبو مکید!
      میخانه جای خانه،
      زیر پایش روئید!
      خلق مستند ـــــ
      پس که عرق از پیشانی
      حاکم از زدن ....
      تازیانه چکید.بداهه

      حضرت استادم بانوی مهر و ادب سر کارخانم عجم بسیار گرانقدر خیلی متاثر شدم از خوانش افراغ اندیشه خوب و ارزشمندتان الهی ریشه فقر بکن خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۲۱
      دیوارمهربانی؟!!
      ایجاد دیوارمهربانی اقدامی انسان دوستانه وخودجوشی بود که پاییز امسال
      درشهرهای کشورمان آغازشد ومردم دلسوز ومهربان ایران ازروی انسان دوستی و مهربانی
      برای کمک به اقشار فقیر این کاررا کردند و درظاهرهم اقدام بسیارزیبا وتاثیرگذاری بود
      وبازتاب زیادی دررسانه های خبری دنیا داشت
      من اصلن قصدم ازاین شعر اوردن ایراد و انتقادی براین کارمردم فهیم کشورمان نیست
      این اقدام کاملن خودجوش وتوسط خودمردم پایه ریزی شد
      ولی ازروزی که این حرکت رامشاهده کرده ام
      سوالات زیادی مدام درذهنم بوجود امده
      ازجمله اینکه
      براستی آیا چنددست لباس یا مقداری خوراکی که کناراین دیوارگذاشته می شود
      درد واقعی جامعه ی مان راحل خواهدکرد وفقر را ازبین خواهد برد
      اقدامات اساس جایش کجاست
      چراهمیشه اقشارضعیف ومتوسط فقط دلشان برای همدیگر می سوزد
      چرا گرسنه فقط گرسنه درمی یابد
      چون خودش درد کشیده است صورتش راباسیلی سرخ نگه می دارد وبه همنوعش هم کمک می کند
      می گویند خداوند روزی فقرا رادرثروت ثروتمندان قرارداده پس کوکجایند این ثروتمندان ؟ خندانک
      وآیا براستی چقدر ثروتمندان مرفه بیشترازهمین قشر متوسط وضعیف که درد را حس می کنند به فکرفقرایند؟
      وآیا جای سیاستمداران ودولت کجاست ونقششان چیست؟
      حرفهای من اگرچه کنایه ای بزرگ داشت اما دلیلش این نیست که من کارهایی مثل ایجاددیوارمهربانی را
      درست نمی دانم ویا خدای نکرده بر ان خرده ای گرفتم دستشان درد نکنه
      وافرینها چون من معتقدم
      قدم ها هرچقدر هم کوچک باشند
      ابهت جاده های بزرگ رامی شکنند!!
      اما حرف اصلی من ونکته ی مهم این چند خط این است که
      چقددراین مردم تحمل کنند وصورتشان راباسیلی سرخ نگه دارند برای حفظ ابرو وشرف خود وهموطنانشان خندانک
      سیاستمداران وبالانشینان خیالشان تخت شود که مردم حالشان بسیارخوب است ومشکلی ندارند!! خندانک خندانک
      چون مردمی که ریشه دردرد دارند آبرو داری می کنند وچیزی نمی گویند!!
      آیا درد این جامعه اساسی درمان خواهد شد بااین قبیل اقدامات مردمی که بیشترهم طبقه ی متوسطند
      اقدامات ریشه ای واصولی را چه کسانی باید انجام دهند خندانک
      کجایند دولتمردان ما چرا آن قدرکه حرف می زنند عمل نمی کنند ؟!! خندانک خندانک
      مردم اگرساکتند وآبروداری می کنند دلیل رضایتشان نیست بلکه ایرانیها یادگرفته اند قانع باشند وآبروداری کنند
      ونباید باعث شود که مسوولان خوش خیال وخاطرجمع دست روی دست بگذارند وفکرکنند بله
      مردم خیلی خوبند حال وروزشان عالیست وزندگی بهترازاین نمیشه
      گاهی سکوت علامت رضا نیست نشانه ی تواضع است نشانه ی فهم این مردم است
      این مردم راباید مسولانوسیاستمداران اساسی دریابند!!
      باید حقایق جامع راببینند وازریشه دست به بازسازی بزنند وگرنه این گونه اقدامات
      دردواقعی را درمان نمی کند ! خندانک خندانک
      کاش کمی هم زندگی راازدید فقرا دیدبزنند کمی هم خودشان راجای مردم عادی بگذارند
      کاش بفهمند که قشرمتوسط روزبه روز دارند فقیرترمیشوند اما دم برنمیارن وآبروداری می کنند!! خندانک خندانک خندانک




      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۱۸
      درود بانو
      بسیار زیبا و شورانگیز
      مبین مشکلات جامعه خندانک خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۴۵

      خندانک خندانک خندانک
      سلامممممم فریبای عزیزم خندانک خندانک خندانک
      خیلی خوش امدید
      ممنونمممممممممممممممم خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی غلامی
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۲۰
      با سلام و درود
      این نقد است و بنده هم ناقد.....اما نقد بر نقد هم آزاد است و قانون.....و بهترین ثمره برای منتقد.....تا بیاموزد حرف را از استاد و همشاگرد.....اما ان قلت آوردن حرف دیگریست......

      امروز در دنیا که ما هم فقط جزئی از آن هستیم مسائل و ایده های مشترکی در تمام دنیا با تاثیرات مشابه در همه زمینه ها ورود پیدا کرده است صورت کاربدی علم است....در میان علوم...از همه موفق تر علوم مربوط به فیزیک است که برگ برنده را در دست دارد و تاثیر گذاشته است...چرا که بهردلیل این بخش که مربوط به علوم طبیعی است ...توانسته است نمود عینی پیدا کرد و دنیای فن و تکنولوژی ماحصل این تلاش هاست که همه با آن آشناییم ....

      اما امپراطور علوم فلسفه بود که تبدیل به یک شاه فرمایشی و نمادین شد
      و علوم روانشناسی و دانشمندان آن بنابر مسائلی نتوانستند نمود قابل اجرای علم خود را به جایگاه کاربردی آن برسانند و متاسفانه روانشناسی به مسیر تئوری های بخش بندی شده در حیطه علوم انسانی و صرفا نظریه و انباشته های تئوریک افتاد نه کاربردی قابل مشاهده

      مثلا علوم فیزیک که از علم فیزیک فن و تکنولوژی را ایجاد کردند اما روانشناسان نتوانستند این کار را بکنند و فلاسفه هم با دانستن و اشراف بر مسائل صرفا به مسائل تخصصی درون علم فلسفه پرداختند و البته بزرگان هر علم را همیشه باید جدا کرد...

      البته فیزیکدانان و ریاضی دانان باهوش تر یا بهتر نبودند....

      بلکه سکان دار اصلی بازار سیاست و سرمایه قدرت طلب بود...

      که از علم می خواست که چگونه در اختیارش قرار گیرد و طبیعتا پرداختن به ارزش های انسانی در تخصص سیاست مداران نبود و به بازرگانان هم اصلا ربطی نداشت چون بازار سرمایه وظیفه اش چیز دیگریست....پس فلاسفه و روانشناسان و مذهبیون راه به جایی نداشتند ...مگر می شود هم علم را کاملا پرداخت و هم تجارت را....محدودیت زمانی اجازه این کار را نمی دهد.....

      بگذریم از این مقدمه ...خلاصه چند دستگی ها از همین جاها شروع شد......

      اما نقد شعر.....در دنباله همین برگه.....

      خندانک خندانک خندانک خندانک



      عباس وطن دوست
      چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۰۳
      خندانک

      سلام

      درود خواهر گلم

      حس نوع دوستی شما قابل ستایش است

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      وحید کاظمی
      چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۴۶
      درود بر خواهر مهربانم بانوی واژه های شعر ناب
      بهتون تبریک میگم
      شعری زیبا مهمانتان بودم
      متاسفانه اختلاف طبقاتی خیلی زیاده وفقر و میشه تو همه جا به راحتی پیدا کرد این حسی که فرزند شما داره و این سوال سالهاست که منو درگیر خودش کرده و دست آخر جوالی پیدا نکردم براش فقط با این جمله خودم رو آروم میکنم خدا به یه نفر میده که امتحانش کنه و به یه نفر نمیده که امتحانش کنه کلا همه داریم امتحان میدیم اونم با سوالاتی که برای افراد مختلف به صورت جدا جدا طرح شده
      انشالله این امتحانو بتونیم خوب از پسش بر بیایم و این چند واحد مهربونی و گذشت و چند واحد شاکر بودن و پاس کنیم
      بداتون بهترین ها رو آرزو میکنم
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۱۱
      سلام
      سرکار خانم مدیر
      از اختلافات طبقاتی گفتید
      .........
      همکفیم در شهر
      با خاک
      و چقدر سایه انها بخیل است
      وقتی که نور خورشید را هم
      از ما میدزدند
      انها که رد چرخ ماشینشان
      تتوی پشت ما شد
      .............
      بد شد ولی ببخشید
      نمیدانم دوست داشتم حتما چیزی بنویسم خندانک خندانک خندانک
      برای همدردی خندانک
      نیره ناصری نسب
      چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۴۸
      درود بر خواهر مهربانم

      سروده تلخ ولی حقیقتی است واقعی

      گویند فاصله طبقاتی مرزی است برای جدایی ولی من می گویم این دره ای است با شکاف چندین هزار ساله . کنار هم راه می روند ولی سالها با هم اختلاف دارند .
      بسیار عالی بود و حرف و درد اجتماع
      ممنون جمیله عزیزم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      زهرا منصوری
      چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۳۷
      سلام خواهر گلم
      بسیار عالی سرودید
      یه جایی خوندم تو اون دنیاخدا از فقرا عذر خواهی میکنه
      فکر کنم کتاب سرایی دیگر بود خندانک
      تندرست وبر قرار باشید انشاا...
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۲۸
      سلام بر دل مهربانت خواهرم ....سروده اجتماعی بجایی بود ...ممنون خندانک

      از شدت درد خودرا به شفارسانده ام.......................... خندانک خندانک
        مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
      چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۴۵
      سلام بر خواهری مهربان
      .......................................
      در کجاست ؟؟؟
      دیواری که مهربانی می بخشد
      عاطفه می بخشد
      لطف میکند
      میشود آیا ...؟؟؟؟؟
      نمیشود ؟؟؟؟
      میشود ؟؟؟؟
      حالا که دیوار کار ما آدمها را میکند
      دیگر چه اصراری به آدم بودن ِ ما
      ..........................................
      بداهه در حد توان
      دل نازکِ شعر ناب ...
      لذتی وصف ناپذیر بردم از شعر زیبای تو
      مانا باشی مهربان خندانک خندانک خندانک خندانک
      الیاس پارسا (چَغوک)
      چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۱۱
      همچون همیشه زیبا، اگرچه تلخ اما دل نشین، خندانک خندانک خندانک
      صابرخوشبین صفت
      چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۵۵
      سلام
      در دنیای اطراف ما سوالهای زیادی هست که نیاز به پاسخ دارد .
      خندانک خندانک خندانک
      منوچهر مجاهدنیا
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۲:۲۳
      درود بانو عجم گرانقدر
      احسنت به احساس نابتان
      خندانک خندانک
      مجنون ملایری
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۳۳
      باسلام استاد عالی سروده‌اید موفق باشید
      جعفر جمشیدیان تهرانی
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۵۲
      سروده ای زیبا مهمانتان بودم
      اختلاف طبقاتی که هر روز بیشتر میشود.
      خندانک خندانک خندانک
      وحید فرزان مهر (فرزان)
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۲۵
      سلام بر شما خندانک خندانک خندانک
      بحث امتحان شدن فقیر و غنی جای خودش درست!
      ولی خواستم خودم بنویسم رفتم سند روایی پیدا کنم چشمم خورد به این:
      حجت الاسلام شریعتمداری :
      در سیرۀ پیامبر و امامان معصوم ثروتمندی و اشرافی گری به شدت نکوهیده شده تا جاییکه پیامبر صلوات الله علیه فرمودند \"شر امتی الاغنیاء\". پیامبر صلوات الله علیه فرمودند \"بدترین انسانهای امت من ثروتمندان هستند.\" کسانی که مانند فرعون با غرور و تکبر از اموال خود برای اشرافی گری و تجمل استفاده می کنند. خداوند روزی فقرا را در اموال اغنیا قرار داده است. نه اینکه همۀ ثروتمندان دزدند. نه. اما آیا کسی که ماشین میلیاردی سوار است نمی تواند به جوانهایی که نیازمند فقط بیست میلیون تومان برای جهیزیه برای شروع زندگی هستند کمک کنند؟

      پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمودند چهار چیز قلب انسان را می کشد. یکی از آنها نشست و برخاست با مرده هاست. از پیامبر صل الله علیه و آله پرسیدند مرده ها چه کسانی هستند؟ فرمودند ثروتمندان. مال ما در حقیقت مال خداست. نباید مثل قارون احساس کنیم کل این مال، از آن ماست چرا که در حقیقت از آن خداست و امانت به دست ما رسیده است. سرنوشت قارون در قرآن مشخص است. او و تمام یارانش را زمین بلعید چرا که خداوند حتی یک نفر از آنان را دوست نمی داشت.



      قدیم، اگر کودکی در حال خوردن بستنی بود، مادرش او را زیر چادر خود نگاه می داشت تا خدای ناکرده کودک دیگری او را نبیند و دلش بستنی بخواهد و نتواند بخرد و دلش بسوزد. این واقعه در جامعۀ ما مدام در حال اتفاق افتادن است. تالارهای عروسی صدمیلیونی، ماشین های میلیاردی، پنت هاوس های آنچنانی و ... برای عده ای محدود است و دل بسیاری را می سوزاند. اسلام با فقر مخالف است و با دارایی مخالف نیست اما زندگی در اسلام، زندگی متوسط است.
      بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۲۹
      درود خدا به شرف وبزرگیتان بسیار پخته وزیبا وشیواسرودی استاد پاینده وپیروز باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      حوریه (دلشید) اسماعیل تبار
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۱۳
      دلِ گرفته ات را
      بردار
      و
      با خود
      به بلندای
      دیهیمِ کوهستانی بکر ببر
      و
      فریاد کن...
      اینجا
      پنجره های مِهرورزی
      مرده اند..
      مُهرِ سکوتت مشکن،
      که پنجره هایِ نامرد،
      زاجرِ دردهای مگویِ
      تو اَند..
      کس را یاری نیست
      جز خویشتنِ خویش..

      دلِ گرفته ات را
      بردار و ..... خندانک \"دلشید\"


      درودها بانوی واژه های سِحرانگیزِ من..
      و چه حزن می بارد این بار از زبانِ مهربانِ کلامتان..
      تا بوده انگار همین بوده : بی مهری ...... خندانک
      کاش اندکی از امانتِ بی شائبه ی یزدانِ بی منت
      -مهربانی-
      را که فوج فوج هدیه مان کرده،
      هدیه کنیم بی چشمداشت و بی ریا.. خندانک خندانک

      سپاس از متن عالی تون بهارنازِ من..
      زنده باد..
      خندانک خندانک
      خندانک
      علی غلامی
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۴۰
      سلام بر خواهر واقعی من
      با رویی سرخ از شرمندگی می نویسم.....
      شما همیشه خوب و من بد....
      اما شعر قسمت اولش اضافی بود و قسمت دومش شاهکار و خلق ادبی....
      مخصوصا ارتفاع طبقات و خشونت پنهان در آن....
      برمی گردم با نقد..... خندانک
      حسن علوی
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۴۳
      درود بر استاد عجم گرامی
      بسیار زیبا و بحق بود
      تمام نظرات دوستان رو خوندم و با احترام به اندیشه تک تکشان باید عرض کنم اموزه های ذهنی ما در باب فقر و غنا بسیار بد و بی کفایت شکل گرفته .این هم بر میگرده شاید به سالیان پیش از ما که عالمان بی علم و بیکفایت در ذهن مردم گنجاندند که انسان ندار به خدا نزدیک است و فلان درحالی که فقر در ترازوی گناه از دید بنده همسان دروغ و شروع تمام بزه های اجتماعی و شخصی است .بنده خودم در دل فقرم و احساس واقعی خودمو مینویسم
      همچنین اگردیدبازتری داشته باشیم هیچ یک از ائمه ما فقیر نبوده و همه تاحدی از غنای مالی برخوردار بودند ولی سعی میکردند مثل مردم عادی باشند و ازجنس اونها
      تنها کاری که میتونیم بکنیم شکستن الگوی فکری غلط گذشته و جایگزینی الگوی اقتصادی مناسب و زیبنده یک انسان معقول هستش که تلاش فراروان میخواد
      ای ننگ بر عالم بی علم و بخیل در هرجای دنیا
      در اخر همه عزیزان و خودم را مهمان کلامی از امیرالمومنین علیه السلام در باب فقر و تنگ دستی میکنم باشد روشنی بخش قلب های پاک وچراغ زندگیتان باشد
      حضرت امام علی (علیه السّلام) به فرزندش محمد بن حنیفه می فرمودند: فرزند، بر تو از فقر و تنگدستی می ترسم، از آن به خداوند پناه ببر، زیرا فقر باعث نقصان دین، و پریشانی فکر، و مایه ی دشمنی و عداوت است.

      منبع: نهج البلاغه فیض ص 1228

      و خیل بیشماری از کلام مولا در مورد اثار فقر و غیره در نهج البلاغه موجود است که دوستان میتوانند مراجعه کنند و همچنین تفاسیر اونهارم بخونند
      مطالعه این لینک هم خالی از لطف نیست که فقر رو از دید قران و نهج البلاغه بیان میکنه
      http://www.tebyan-ardebil.ir/description.aspx?id=6022
      پروردگارا عطای امروزت بما مهربانی باشد کافیست
      آمین...
      عباس یزدی (طوفان)
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۰۶
      سلام خندانک خندانک
      همین قطرات کوچک در فضای مجازی زمینخواران را بزودی غرق خواهد نمود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      امیر جلالی( ا م دی )
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۴۵
      آثار اجتماعی معمولا ( نه قطعا ) دارای بار تلخی هستند چرا که جامعه حامل اتفاقات و حکایت های تلخ است. دردی که شما به تصویر کشیدید ذهن و دل خواننده را بسیار ماهرانه همراه خود می کرد و با خود می برد به دنیایی از حقیقت ها و واقعیات رنج آور... بهره بردم و یقین دارم دل پاک و مهربان شما گنجی است که خداوند به شما هدیه کرده است. درود بر شما خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۳۹
      درود بر شما
      خندانک
      این پرسش بی پاسخ همه قرون و اعصار بوده
      اگر دستم رسد بر چرخ گردون
      از او پرسم که این چین است و آن چون
      یکی را میدهی صد ناز و نعمت
      یکی را نان جو آلوده در خون

      بابا طاهر
      هاشم توکلی
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۴۳
      درود به ارجمند خواهرم بانوی واژه ها:

      دستمریزاد . موضوع بسیار ضروری و واقعیتی


      اجتماعی است.


      با احترام : هاشم توکلی خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۵۴
      درودی دوباره

      چندی پیش با دیدن کابوسی سراسیمه از خواب بیدار شدم و سراسیمگی هایم را چنین نوشتم، از پشت عینک بدبینی و یا واقعیت تلخی از آنچه این روزها بر پندار ودگفتار و کردار ما ، مردمی که به آریایی بودنمان افتخار میکنیم، وارد شده است

      اينجا كه من هستم فقط رنج و بلا هست
      اينجا فقط جانهاي بر غم مبتلا هست
      اينجا سخن از عشق گفتن اشتباه ست
      حتّي كمي عاشق شدن اينجا گناهست
      اينجا خبر از آفتاب و نورِ‌ آن نيست
      در تيره شبها ماه هم در آسمان نيست
      اينجا هواي عاشقي ها سردِ‌ سرد است
      اينجا دلِ عشّاق هم سرشارِ ‌درد است
      اينجا اميدِ ‌زندگاني مرده ديگر
      گل هاي فصلِ عاشقي پژمرده ديگر
      اينجا كسي با مهر ورزي آشنا نيست
      بر هيچ دردي خنده هم حتّي دوا نيست
      اينجا تمامِ زنده ها هم مرده هستند
      مَردم در اينجا مرده ها را مي پرستند
      اينجا همه آلوده ي رنگ و ريایند
      دل مردگاني عاري از صدق و صفايند
      اينجا شده اين روزها مثلِ جهنّم
      گشته فضاي سينه ي مردم پر از غم
      اينجا به جز نامردمي چيزي دگر نيست
      اينجا ز پاكي و جوانمردي خبر نيست
      اينجا صداقت را حماقت مي شمارند
      حتّي رفيقانِ تو در كف دشنه دارند!
      اينجا همان دنياي صد رنگ و عجيب است
      اينجا همان ويرانه ي مردم فريب است
      سليماني مقدم 11-11-1394
      صفیه پاپی
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۵۹
      ..........‌. خندانک خندانک خندانک ....‌...‌‌‌‌‌..
      درود خواهر عزیزم خندانک
      کوتاه دوم بسیااار زیباااا بود خندانک خندانک
      برای خواندن نظرات برمیگردم ...
      .....‌‌‌‌‌‌‌..... خندانک خندانک خندانک ......‌‌‌‌.....
      هدیه به اهالی خوب شعرناب:

      روزی استاد فلسفه قصد داشت در مورد مفهوم زندگی به دانشجویان درس بدهد.
      دانشجویان همه منتظر بودند و استاد بدون این که حرفی بزند از داخل میزش یک شیشه خالی و چند جعبه بیرون آورد و روی میز گذاشت.
      داخل یکی از جعبه ها پر از توپ گلف بود. استاد توپ های درشت گلف را در شیشه ریخت تا شیشه پر شد.
      سپس نگاهی به دانشجویان انداخت و از آن ها پرسید: ” آیا شیشه پر شده است؟”
      آنها پاسخ مثبت دادند.
      سپس از داخل یک جعبه دیگر مقداری سنگ ریزه بیرون آورد و در شیشه ریخت. سنگهای ریز ما بین توپ ها جای گرفتند. او دوباره از دانشجویان پرسید:” آیا شیشه پر شده است؟”
      پاسخ آنها باز هم بله بود.
      سپس از درون جعبه سوم مقداری ماسه به درون شیشه ریخت و ماسه ها در فضای باقی مانده جای گرفتند.
      باز هم سوال خود را از دانشجویان پرسید و باز هم پاسخ مثبت گرفت.
      این بار دو فنجان قهوه درون شیشه ریخت و باز هم این دو فنجان توانستند در فضای ما بین بقیه مواد رسوخ کرده و جای گیرند. دوباره از دانشجویان پرسید: “آیا شیشه پر شده است؟”
      و باز هم پاسخ دانشجویان پاسخ مثبت دادند.
      سپس استاد به دانشجویان گفت:” این شیشه خالی زندگی ماست. در حالت اول توپ های بزرگ گلف شیشه را پر کردند. این توپ ها در واقع مسائل مهم زندگی مانند سلامتی، خانواده، همسر و فرزندان ما هستند. اگر ما فقط این ها را داشته باشیم و غیر از آن ها هیچ نداشته باشیم باز هم زندگی ما پر است.
      سنگریزه ها موارد دیگر مانند شغل، خانه و ماشین هستند که در درجه دوم اهمیت هستند.
      ماسه ها در واقع چیزهای کوچک دیگری هستند . به این نکته توجه کنید که اگر شما در ابتدا شیشه را با ماسه پر می کردید دیگر جایی برای توپ گلف و سنگ ریزه ها باقی نمی ماند.
      در زندگی نیز اگر شما تمام وقت و انرژی خود را صرف چیزهای کوچک و کم ارزش کنید دیگر جایی برای مسائل مهم زندگی نمی ماند.
      پس به آنچه واقعا برای خوشبختی شما لازم است توجه کنید. با فرزندانتان وقت بگذرانید ، با آن ها بازی کنید. هر آنچه باید برا زندگی خود انجام دهید و زمانی را به همسرتان اختصاص دهید.
      بدانید که همیشه الویت اول توپ ها ی گلف هستند. برای ماسه که در حکم نظافت منزل و تعمیر وسایل خراب منزل یا ناراحت شدن برای مسائل بی اهمیت است همیشه وقت خواهیم داشت.
      بیشترین اهمیت را به اولویت های مهم بدهید
      یکی از دانشجویان پرسید:” استاد منظور از دو فنجان قهوه چیست؟”
      استاد گفت:” خوشحالم که پرسیدید. باید بگویم که مهم نیست زندگی شما چقدر پر است مهم این است که همیشه برای خوردن یک فنجان قهوه با یک دوست فرصت دارید.”
      آرمین اسدزاد (الف)
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۱۷
      ارتفاع طبقات
      آن قدرزیاداست...

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      نجمه طوسی (تینا)
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۰۳
      سلام بر خواهر زیبا کلامم
      کسی که فقر را با تمام وجود درک کرده باشد می تواند به فقیران کمک کند .
      مرفهین بی درد را با دیوار مهربانی چکار
      در خبر خواندم فقط در تهران سی و پنج هزار کارتون خواب داریم . مسلمانیم و دم از اسلام می زنیم .
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۵۱
      سرکارخانم عجم، بانوی گرامی،سلام علیکم.
      ........................................................................
      سُروده ی زیباولی...............پُردَردتان راخواندم و،واژه به واژه ی سخنِ دوستان را............خیلی چیزها داشتم و(دارم )برای نوشتن دراین باب.امّا.......
      ازآنجا که(دیوانه ام) وگاهی اختیارِ زبانم، دستِ خودم نیست...........واینکه ..............(وِلش کُن) .بهترست که چیزی نگویم.............دوستان خداراشُکر......گفته اند وخواهند گفت............
      همگی خسته نباشید وبخصوصِ شما که با سُروده ی زیبایتان ،باعثِ این(نوشتن) هاشدید...............فقط خداکند..........که این دردِ دل ها، درحّدِ (حرف) نباشد......که(اَللّهِ اَعلَم).............
      آجَرَکُمُ الله.................
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۴۴
      سلام برخواهر گرامی واستاد ارجمندم
      دردمندی انسانی واحساس پاک شما
      قابل ستایش است خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      میثم دانایی
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۰۴
      درودبرشما...بسیارزیبابودخواهرگلم خندانک
      پ رستمی زاده(صحرا)
      پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۰۸
      خندانک خندانک خندانک
      فریبا غضنفری  (آرام)
      جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۰:۲۴
      بانو جانم تلخ بود اما چه میشه کرد که تمام واقعیت بود ، افسوووس خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      محسن زندی
      جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۳۹
      ارتفاع طبقات

      آن قدرزیاداست

      که دیوارمهربانی هم

      نه چیزی ازخشونت فاصله می کاهد

      نه ازوحشت فقر!!
      جالب بودخانم عجم
      پایدارباشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
      جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۳۸
      سلام
      خيلي غمگسن شدم و قلبم درد گرفت
      ان شاالله روزي برسه که همه ي انسان ها برابر بشن و فقر از بين بره

      بسيار زيبا بيان کرديد
      بهروز عسکرزاده
      جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۹:۳۵

      درود گرامی

      کلک مبارکتان نویساتر
      زنده شاد باشید
      و بسرایید.
      با مهر
      خندانک
      بابک فغفوری (پور)
      جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۵۱
      خندانک خندانک خندانک
      دست خدا همان دست بنده اش بود خندانک خندانک
      یونسی یونس
      جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ ۲۳:۱۸
      عرض ادب و احترام
      بینهایت حزن انگیز بود .........
      مگر میشود خدا را صدا کرد و جواب نگرفت ؟؟
      اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبَادِهِ یَرْزُقُ مَن یَشَاء وَهُوَ الْقَوِیُّ العَزِیزُ
      ...........................................................
      بیدلی در همه احوال خدا با او بود
      او نمیدیدش و از دور خدا را میکرد.........حضرت مولانا
      درکل : بخوان تا اجابت کنم ترا .......
      احمد رشیدی مقدم (گمنام)
      شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۳۵
      درود فراوان به استاد ارجمند سرکار خانم عجم
      احسنت به احساسات پاکتان
      گویند از فقیری پرسیدند ثروت
      شما کجاست ؟ جواب نزد اغنیا
      خداوندا به فقیران صبر وبه اغنیا رحم عطا کن
      آمین یا ربالعالمین
      دست حق نگهدار
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مصطفی سالاروند(سالار)
      شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۳۸
      سلام، زیبا بود خندانک
      محمد علی نعمتی  (حقیر)
      يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۵۱
      سلام بانوی ارجمند
      چه زیبادردها را نوازش می کنی و چه لطیف می نگاری خندانک
      بر شما درودها خندانک
      تو با احساس لطیفت همه مارا می آموزیو استادی می کنی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مهدی صادقی مود
      يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۵۲
      سلام سرکار خانم عجم عزیز
      احسنت
      درود برشما
      و
      فرزند عزیزتان که این درد ها را دیده
      خندانک خندانک
      لا اقل برای سلامتی

      خودشان هم که شده

      فکری برای کوچک کردن

      شکمشان نمی کنند؟ خندانک خندانک خندانک
      همایون طهماسبی (شوکران)
      سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷ ۰۰:۲۸
      درودتان بانو
      بسیار زیبااااا
      خندانک خندانک خندانک
      همایون طهماسبی (شوکران)
      سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷ ۰۰:۲۸
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0