سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        دختری از جنس داس

        شعری از

        مهدی زاهدی (م مهرپرور)

        از دفتر رهاورد نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۵۳ شماره ثبت ۴۴۶۸۲
          بازدید : ۴۷۹   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدی زاهدی (م مهرپرور)

        بد کردی
        دلم را از آن خود کردی
        بد کردی
        به دیدارم نیامدی
        تو بد کردی
        که مرا به یکبار ترک کردی
        بگذریم
        نه تو پری قصه ها بودی
        نه زندگی ام قصه ای 
        فقط خواستم بگویم
        همان داسی
        که با آن گندم می بری
        روزی دستت را خواهد برید
         
        پ.ن
        اینجا 19 بهمن اولین روز تنهایی
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۱۱
        خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۳۰
        همان داسی
        که با آن گندم می بری
        روزی دستت را خواهد برید
        تلخی کام شاعر از این قطعه نمایان می شود. عاشقانه که نه...شکواییه ای زیبا بود . محزون و اما با کمی چاشنی خشم...
        دوست عزیز اثر شما را با احترام خواندم و درود بر شما خندانک
        صفیه پاپی
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۴۷
        .............. خندانک خندانک خندانک ....................
        درود همشعر خوبم خندانک
        هربار زیباتر و پخته تر از قبل میسرایید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        .............. خندانک خندانک خندانک .................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب:
        معجزه ی خنده:
        پيرمرد هر بار كه مي خواست اجرت پسرك واكسي كر و لال را بدهد، جمله اي را براي خنداندن او بر روي اسكناس مي نوشت. اين بار هم همين كار را كرد.
        پسرك با اشتياق پول را گرفت و جمله اي را كه پيرمرد نوشته بود، خواند. روي اسكناس نوشته شده بود: وقتي خيلي پولدار شدي به پشت اين اسكناس نگاه كن. پسر با تعجب و كنجكاوي اسكناس را برگرداند تا به پشت آن نگاه كند. پشت اسكناس نوشته شده بود: كلك، تو كه هنوز پولدار نشدي!
        پسرك خنديد با صداي بلند؛ هرچند صداي خنده خود را نمي شنيد...
        وحید کاظمی
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۱۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما مهدی عزیز
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۴۶
        درود
        مانا باشی عزیز
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4