يکشنبه ۲۷ آبان
با تو عجب حالی میدهد شعری از صادق نعمت الهی
از دفتر کودکی نوع شعر موج نو
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۴۸ شماره ثبت ۴۴۲۱۱
بازدید : ۴۶۵ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب صادق نعمت الهی
|
باتو بودن عجب حالی میدهد
حالا که دست کوتاهم
که از هردیواری کوتاه تراست
به تو رسیده
حالا که سنجاق قلفی مادر بزرگم ،در دستم فرورفته
باتو بودن عجب حالی میدهد
حالا که چشمانم تازه طلوع خورشید را دیده
تازه لی لی بازی کردن ، مردی را دیده
که تاامروز قایم باشک بازی می کرد
با تو بودن عجب حالی میدهد
با تو تازه چشمانم ،سبزی امامزاده ی سر کوچه رادیدم
وعجب حالیست امروز
امروز منتطر دیروز است
دیروزی ، من ساختم و
امروزی که شما می سازید
وبا تو بودن عجب حالی میدهد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود برادرخوبم
بسیارزیبا وبا احساس بود
احسنت