سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 28 آبان 1403
    17 جمادى الأولى 1446
      Monday 18 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۲۸ آبان

        رویای تهران

        شعری از

        محمودرضا رافعی (رافع)

        از دفتر دفتر تمرین شعر نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ ۲۱:۳۶ شماره ثبت ۴۳۹۲۵
          بازدید : ۷۳۷   |    نظرات : ۳۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمودرضا رافعی (رافع)

        به خواب دیدم  ، که بر فرشِ سلیمانم
        به فرمانم ، زمان را در حصار دارم
        به آینده ، گذشته ، حال ، نظر دارم
        بگفتم ، صد سالی را ،  عقب رانم
        به تهرانِ قدیم ، یک لحظه ای مانم
        بِبویم ، یاس ، نمِ کاهگل و بارانم
        بِپویم با دُرشکه ، کوچه  ، باغهایم
        بنوشم از قنات ، آبِ گوارایم
        به  نخ ، سیبِ گُلابم را برقصانم
        به زیرِ آسمانِ صاف ، بیاسایم
        به بوقی ، پر زد آن رویای تهرانم
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۰۳
        حیف که خواب کوتاهی بود استاد خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۴۸
        درود بزرگوار
        بسیار بجا و زیباست خندانک خندانک خندانک
        ایمان نوش آذری
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۰:۱۷
        سوا از چند شکستگی وزنی مانند
        بِپویم با دُرشکه ، کوچه ، باغهایم
        و
        به زیرِ آسمانِ صاف ، بیاسایم
        کاش سفرتان با قالیچه سلیمان نبود که با آن باید به دورتر ها میرفتید
        عکسی ، شهر فرنگی بهانه میشد بهتر بود
        مانا باشید
        امیر جلالی( ا م دی )
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۰۶
        قصه خوابی زیبا بود . شیرین و ظریف... بهره بردم و درود بر شما خندانک
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۵۱
        درود بر شما
        خیلی هم قشنگ
        خندانک خندانک
        برقرار باشید
        وحید کاظمی
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۴۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۲۶
        ................. خندانک خندانک خندانک ....................
        درود همشعر خوبم خندانک خندانک
        زیبااا بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        .................. خندانک خندانک خندانک .....................
        در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد، هر چه کرد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد؛ تا اینکه فکری به سرش زد… به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدر است؟

        کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بی هیچ فکری گفت: “۳ سکه” مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت:
        “سند جهنم” مرد با خوشحالی آن را گرفت. از کلیسا خارج شد، به میدان شهر رفت و فریاد زد:
        من تمام جهنم را خریدم، این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید، چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نخواهم داد!
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۴۶
        درود برشما شاعر خوب پیروزباشی خندانک خندانک
        فرهاد مهرابی
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۴۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        سلام بزرگوار
        شعر زیبایی سرودید
        درود بر شما

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۵
        ميروم بدون خودم تو بمان با خودهايت ....

        عالي بود واقعا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۳۲
        درود بر مسیحای صدیق خندانک خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۳۳
        جه حس و حال خوبی داشت ... درودها بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۲۳:۳۶
        زیبا سرودید استاد گرامی
        احسنت
        شعری دلنشین و خیال انگیز پرداختید
        درود بر شما...
        کریم لقمانی سروستانی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۵۹
        سلام جناب رافعی گرامی
        بسیار زیبا وبا معنا
        درودبرشما
        شادزی خندانک
        عباس وطن دوست
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۲۷
        خندانک
        سلام

        درود بر شما و احساس زیبایتان

        ذوق و احساس نابتان قابل تقدیر است

        خندانک ...................درود..................... خندانک
        مسعود احمدی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک

        درود بر شما .
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۲
        درود
        مانا باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۲۰
        عزیزی ، استاد خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1