جمعه ۷ دی
|
دفاتر شعر مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
آخرین اشعار ناب مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
|
در کنارت بودم
و دلت با دل من
فقط از رفتن خواند
و چه ناگاه خدا هم دل داد
چقدر زود
به رفتن دادی
دل و روح وجانت
ولی...
تو به همراه نگاهت که به من خیره شدی
به شکوه همه بودن ها
به بلندای تمام احساس
در پس گوش دلم نجوایی
خواندی و خندیدی
و رفتی
که :
به خدا می آیم
و من الان دو سه سالی است
به راهی باریک
که تو را برد ز دنیای دلم
خسته و منگ به دیوار سکوت
تکیه زدم
به امیدی که تو آیی
و افسوس که افسانه شدی
در سر و قلب و تمام من ِ من
حقیقت تو ....حقیقت من
ای کاش پی نمیبردم به عنف بودن
به آشوبی که با دیدنت برای دلم ساختی
دارم فریاد میکنم
بسازم خنجری نیشش زپولار را
بازم بخوان ...بازم بگو
از من چه میخواهی ؟؟؟؟؟؟
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.