سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        غزل خیمه ی عشق

        شعری از

        جاسم ثعلبی (حسّانی)

        از دفتر پرواز در خاطره ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۴ ۱۳:۴۸ شماره ثبت ۴۲۸۸۲
          بازدید : ۴۱۱   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        غزل خیمه ی عشق
        گویی زبان گفته به من، تو جان نثار می شوی
        زنده که می کنم دلی ،تو تار و مار می شوی
        خرسندم از بحث شبت ، تو عاشقی گشته رهی
        زود که می رسد سحر، آشفته یار می شوی
        مسکین و قلبِ بی صدا، نالیده درد بی وفا
        چه عاقبت چه مرحمت، در انتظار می شوی
        پوشیده آهِ آشنا، در محضرِ هجر و جفا
        سال دگرنورِ عزاء، در صحنه تار می شوی
        گم گشته عهدِ صد زبان، در بالشِ خواب رمان
        غم چیده می نالد همی، در دیده بار می شوی
        مختاری در آشفتگی، بیداری در بانک شفق
        خورشیدِ خوشبختِ ازل، خشم نگار می شوی
        دیوانه وارِ عزتم، بیدادِ زنگِ غربتم
        بویی که می رسد به تو، یک لحظه هار می شوی
        شرمِ دل و پوسیدگی، بوسیده بوی بردگی
        تا کی به زندانِ نظر، اسیر عار می شوی
        بیهوده خوابِ خوشگذر، خوش منظر گنج سفر
        محتاجِ مشک و عنبری، دلشورِ کار می شوی
        سر زده آمدن گمان، بیزاری و داد و فغان
        با چشم و دیده ی هدر، قلاف مار می شوی
        خسته نکن سنگِ دعا، با ریزش اشک شفا
        پرده کشیدی بی صدا، جنگ شعار می شوی
        کنجِ مصیبت آمده، گویا که او دری زده
        خدا به خلقش آشنا، نادیده جار می شوی
        دست و دلت آسوده کن، بهار گل گشته نهان
        بگو سپردمش همین، خودت بهار می شوی
        ترفند زیبایِ گرا ،  یشی به سوی بردبار
        خیمه ی عشق و عاشقی، سایه چنار می شوی
        در حُسنِ جنسِ خُلق تو، پویشِ دلبربای تو
        حسانی لب بسته نگو، گران مزار می شوی
        جاسم ثعلبی (حسّانی) 02/09/1394
        23/11/2015
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4