يکشنبه ۲۷ آبان
روز دهم شعری از حسام الدین مهرابی
از دفتر انتظار نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴ ۰۳:۰۰ شماره ثبت ۴۱۶۴۸
بازدید : ۳۹۶ | نظرات : ۲۰
|
دفاتر شعر حسام الدین مهرابی
آخرین اشعار ناب حسام الدین مهرابی
|
روز دهم چو شمس برآمد بر آسمان
ناگه بهار باغ علی گشت چون خزان
یاران شدند خاک ره دوست یک به یک
محصور گشت پور نبی بین کوفیان
بس پند و موعظه که بخواند و اثر نکرد
در قلب لشکری که به شیطان سپرد عنان
از هر کنار نعره ی خشمی گسیل گشت
آماج سنگ و تیر بشد آن شه شهان
بی تاب گشت و دگر سینه اش بسوخت
لیکن نه از عطش ٬ که از جهل مردمان
ساقط بگشت از زبر زین به روی خاک
شمشیر و نیزه ها همه سویش بشد روان
بود از برای حرص و از لقمه ی حرام
هر نیزه ای که فرو گشت و هر سنان
آنگه که رفت رأس برادر به روی نی
خواهر بماند و بی کسی و بزم خیزران
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.