يکشنبه ۲۷ آبان
زمان حادثه شعری از ش سپیده ی صبح
از دفتر آب زلال نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۴ ۱۹:۴۶ شماره ثبت ۴۱۵۴۳
بازدید : ۴۵۷ | نظرات : ۴۷
|
آخرین اشعار ناب ش سپیده ی صبح
|
به نام خدا
چیزی نمانده
زمان در گذر است
هرچقدر بر خلاف عقربه ها سینه زنیم !
ابرهای حادثه
سرخ و سیاه !
خورشید سر به زیر سوز می گِریَد
طوفانیست ، زمین کربلا ...
به انتظار باران خون
پر پر شدن لاله ها
که ...
قطعا محتضر است
چیزی نمانده
به لب های تشنه ی کودکان
اشک های مادران
سوختن خیمه هایشان
اخرین "بابا" را بگوید دختران...
حرمله تیر نه ...
مگر جنون داری ؟
طفل شش ماهه است
بدون او هم
کاسه ی خون شما پر میشود
تو فقط شوق خون داری !
کم کم می رسد
عطر شهادت به ظهرِ عاشورا
می رسد نوای حسین یا حسین
از محور دنیا ....
چه غم انگیز است
این حال و هوا برای ما
چه کشیده ...
امام زمان به تنهایی ، چند سال.... ؟
برای مظلومیت شما ....
پ ن :
همیشه آسمان نزدیک واقعه نمی دانم می بارد یا می گِریَد !
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــ
ــــــــ
ـ
پیشکشی ناقابل باحرفهایی ساده و عرض ارادت به ابا عبــــدلله الحســــین و اهل بیت و یارانش
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.