دوشنبه ۵ آذر
|
دفاتر شعر زهرا ضیایی(روح الغزل)
آخرین اشعار ناب زهرا ضیایی(روح الغزل)
|
بگذار در قداست چشمان منتظر
تا انتهای راه عبورت خطر کنم
یا در نگاه خسته ی جغرافیای غم
از خاطرات کهنه ی عشقت گذر کنم
......
من در میان آتش وخاکستر زمان
تا انتهای کوچه آخر رسیده ام
از من نگیر حجم خودت راکه بیخبر
صدبار پیش ازاین به هوایت پریده ام
.......
گاهی بحکم ریزش پاییزیت ببین
این قلب عاشقم به چه راهی کشیده شد
ازبس که خورد حسرت ایام رفته را
دیگر توان صبرو قرارش بریده شد
......
ای در نهان قلب ودلم،شور زندگی!
در پیچ و تاب سبز شمالیترین سفر
وقتی میان جاده ی شعرم مسافری
مارا شبی به ساحل دریایی ات ببر
......
اقرار عاشقی وتنی در حصار درد
باهم یکی شدن و پریدن نمیشود
شاید برای از تو سرودن کمم ولی
هجرت میان باور سختم نمیرود،
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.