سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      پراکندگی پرستوها

      شعری از

      ساحب

      از دفتر دلنوشته نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۸ شهريور ۱۳۹۴ ۱۲:۳۷ شماره ثبت ۴۰۱۴۲
        بازدید : ۴۵۵   |    نظرات : ۲۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر ساحب

      می شود شعر ننویسم؟
      خوابم می آید
      قلمم پیله کرده است
      بنویس
      هی می گوید بنویس
      از احساسی که دارم
      ....
      می شود از احساسم نگویم؟؟
      قلم نکند قهر کند
      تنها کند جسم خسته ی مرا
      چه کنم؟؟
      چه بنویسم؟؟
      می خواهی از پرواز مورچه ها بگویم؟؟؟
      یا
      دوست داری قصه ی
      شبنم را
      که از برگی رقصان می ریزد
      تا شکار، دهان زمین شود؟
      می شود غلط گیر بیاوری؟
      قلمم فحش می دهد
      داغون است مغز اعصابش
      نمی نویسد...
      می گوید بنویس
      خب نمی شود عریان کنم
      احساسی که
      پوشیده است بر دلی
      که شیشه های پنجره اش شکسته س
      حوض دلش
      خالی از ماهی قرمز است
      ترسم این است
      زخمی شود
      گوش های پینه بسته ات!!!
      چه می فهمد قلم؟
      مجبورم
      می گویم
      شکسته است دلم
      گرفته است دلم
      خون است دلم
      و
      تنگ است دلم
      قلم ساکت شده است
      اشک آبی رنگش
      بر کفن سفید دفترم می ریزد
      دلم روضه می خواند
      او
      می گرید
      می دانی؟
      فردا ، قفس باز می شود
      و پرستوها می روند
      من
      به حال پراکندگی
      پرواز
      آنها می گریم...!!!
       
      اخرین شعر در دوران اموزشیم بود و با تمام احساسی که هم شادی تموم شدنش و هم غم نبود دوستانم بود نوشتم!
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3