س.ن:
دوباره شعرم هوای کربلا را گرفته است....
صدقه سر شما یا امام رضا
اما چه کنم آقا....میدانم باز هم شرمنده ایم
یا علی بن موسی الرضا
رنگ های تیره ای
هر غروب پرواز می کنند تا شب
رج به رج نور می نشیند بر آن گنبد نورانی
واژه واژه دعا می افتد
از لب های زوار خسته و مسکین شما
شاید امیدی افتد بر این دعاها
از روزنه نور شما یا علی بن موسی الرضا
مثل باغ به شب یک آینه هدیه می دهدم بی ریا
وصل گنبد طلای شما
تا نور ماه را در آن ببینند زوار شما
آقای خوبم یا علی بن موسی الرضا
طلعت اکنون آفتاب
این خنده های نورهای گنبد زرد شما
نشسته تا کنج هر آینه بر دلهای ما
روشنایی دستان شما روشن می کند
هر آینه در خانه ها و خانه ما
در شب آینه های نورانی از ماه تو را چیدن
پله پله های چیده شده در خنکای باد سحر
در دستان خسته زوار شما
در آیه های چیده شده بر وسعت نور کلامتان
تا رود شبنم هایی که می ریزد با وضو
در گل های رنگین بال پروانه ها
در وسعت این همه دریای شما
من نیز غریبم یا علی بن موسی الرضا
چه راه سبزی کشیده است تا بام خدا
این آسمان آبی شهر بر دستان شما
بر بام سحر آن گنبد زرد و دور می دهد نوید
یا علی بن موسی الرضا
در دریای اشک های آسمان هر شب زوار شما
چقدر ستاره ریخته است بر بالای گنبد زرد شما
شبهای شفاعت شما با خدا
جلوه کند فقط یک ستاره هر شب تا سحرگاهان
بر آن شهر دور مشهد شما
یا علی بن موسی الرضا
بر دلاویزی گیسوی شب پرپیچ شهر دور
این مشهدالرضای شهدای خوبان یا رضا
ای خوشا روزی خنک که می ریزد
باد لولیده در مفرش خاک پای شما
از نسیم صبحگاهی تا جمال شبی
با قدم های زیبای گل یاس بر چشم ما
یا علی بن موسی الرضا
از بامدادش که می کوبند بر طبل
در آن خانه خدایی شما بر دل های ما
کلام جانی از غریبان ای سرخوشا گوییم
آنجا که لاله خانه کرده با شما
ماه را از جمالش بیرون کنند
بر سرنگین هر گل از شما ای آقای خوب ما
مست شمیم یاس سر بر زانوی لاله می گذارم
با اقاقیای مست گل های شما
هستم امشب بی دعا و توبه ای مست و.....
زائر کوی علی بن موسی الرضا