دوشنبه ۳ دی
تقدیمی شعری از مینا علی زاده
از دفتر روزهای بارانی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۴ ۰۳:۲۹ شماره ثبت ۳۹۹۳۹
بازدید : ۱۱۷۷ | نظرات : ۳۲
|
آخرین اشعار ناب مینا علی زاده
|
امروز که دلتنگ ترین آدم شهرم
در تنگ ترین کوچه ی غم همدم شهرم
بی همدم و بی مرهم و بی محرمم اما
در پوششی از چادر شب محرم شهرم
مردم همه جمعند درآغوش تو یکجا
آنجا همه جمعند و فقط من کم شهرم
مردم همه جمعند درآغوش تو حالا
خوشحال کسی نیست به جز مردم شهرم
حالا همه خوشحال و غمی نیست به جز من
دلتنگ ترین آدم و تنها غم شهرم
میمیرم و آنوقت غمی نیست در این شهر
امروز که دلتنگ ترین آدم شهرم....
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
بی بغض و غم حس سرودن نیست در من
حسی شبیه حس بودن نیست در من
امروز هستم دلبر اما دلربا نه !
دزدانه قلبی را ربودن نیست در من
بغضانه با غم خو گرفتم ...دیگر ای دل
از چهره ات غم را زدودن نیست در من
شعری بگو اما خودت را می ستایم
اشعار نابت را ستودن نیست در من
بر روی تختی از نبودن خواب هستم
حسی شبیه حس بودن نیست در من
هر چند اشعارم غمگینند اما این دو شعر رو تقدیم میکنم به سیدعزیز جناب احمدی زاده ی مهربان و همچنین به خواهر بسبار خوبم بانو صفیه پاپی خوش قلب
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.