دعا یش کن ، خانم !
دعا کن ! گر دعایت استجابت شد هوایش کن !
رضا خواهی؟ رضای حق رضای ما ؟ رضایش کن !
رضا کردی گرعشق خود ثواب حج نمودی تو
اگر مجنون نشد برتو حوالت با خدایش کن !
خدا داند چه فرماید به حکمِ نا سپا سا نش
اگر تنبیه شد ، بهتر ! والٌا ... کلٌه پایش کن !
چگونه ؟، مستِ مستش کن ! به یک چتول بتابانش
لبا سش برکن و درکوچه و برزن رهایش کن !
گر عاقل شد چه بهتر ! تا که باشد عبرتی بهرش
وگر عاقل نشد به هِر و شیشه مبتلایش کن!
دگر مَشت اشت و خشته از موادِ شاخت میهن
بگیرش! کفش تنگی ، نوع چینی را به پایش کن!
بدوشش هرچه دارد از طلا ، املاک و دارائی
اگر خسٌت نمود او مُشت و سیلی را فدایش کن
ز خانه هُل بده بیرون ز کوی و شهر بیرون کن
ببر در مرز کردستان و از آنجا رهایش کن !
چنین کردند خانم ها دعا بر جان آقایان ...
اگر خوش بود این شعرم ز قبلی ها سوایش کن !
پ . ن
* « عاشقان عیدتان مبارک باد »
* از انواع و اقسام غزل های تضمین ، پا سخ ، استقبال ، و...در همسُرائی ، به انواع و اقسام ، استقبال می شود !.