سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        فسیل 2

        شعری از

        رودونا کیارنگ (فاطمه توکلی)

        از دفتر مزامیر نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۴ ۰۱:۱۵ شماره ثبت ۳۸۷۹۸
          بازدید : ۵۴۷   |    نظرات : ۸۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رودونا کیارنگ (فاطمه توکلی)
        آخرین اشعار ناب رودونا کیارنگ (فاطمه توکلی)

        این رنجِ ناگشوده ومدام
        درکشاکشِ سینه ونفس
        حجمی ازبغض وگریه شد
        به رویِ شانه هایِ پهنِ قفس
        تا که آسمانِ کاغذینِ بی خیال
        طعمه یِ شعله هایِ دلم شود
        قطره قطره آب می شوم
        درکنارِسایه هایِ بی زوال
        به هر دو دشتِ پرخونِ دیده ام
        سیه سوارانِ شب،
        رکب زدند
        آتش به خیمه یِ سرم
        به تب زدند
        درآن هزیمتِ آخِرین نگاهِ نونده ام
        ای دریغ ودرد!
        شورِدیدنت را هی عقب زدند
        هم چلگان از بندِ رهایی،
        رستند و رفتند
        یکچند در این رهایی ،
        ازبندِ چه اسیرم؟!
        در لفظِ آخَرین حس
        که پاره می شود گلویم...
        با چه بخوانمت من؟!
        که از شوق،
        هر دم نمیرم...!
        لیک این غمِ سترگ
        که در فضایِ سینه ام چمیده است
        این ناگزیرِ ناگذر که با تو تمام می شود
        ناتمامِ ناتمام،به سطرِآخِر رسیده است.
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4