سلام
دو بیت اول "فرار مغزها" رو قبلا گفته بودم که حالا کاملش کردم
و چون اون دو بیت تکراری بود ، حقیقت رو هم اینجا آوردم که
جبران بشه ، امیدوارم بپسندید و هر دو را نقد کنید
حقیقت
حقیقت چلچراغ سقف ایمان است
نهال عشق را آواز باران است
ولی اینجا به جرم راست گفتن ها
به حبسی تا ابد محکوم و زندان است !!
فرار مغز ها
ابلهی رامغز بادامی رسید
لای انگشتان فشردش تا پرید
هوشیاری نکته بین خندید و گفت
شد فرار مغز ها این سان پدید
..................................
در نشستی تحت عنوان "فرار"
جمله ای گفتند ، خیلی طعنه دار
"کِش" اگر در رفت ، اگر پر زد "فنر"
آن کشیدن علّتش بود ، این فشار !
................................
ضربه ها از پشت و گاه از "زیر میز"
تیغه ی شمشیر ها را کرده تیز
حبس شد اندیشه ها در بند ترس
روحشان امّا عجین شد با گریز
..............................
می گریزد طعمه ای از نیش مار
یا که از چنگال صیّادی شکار
در تمام طول عمرت دیده ای
هرگز از زندان "آزادی" فرار؟
..................................
رفتنی بی وقفه از اینجا به تاخت
برد برد است و همان دم باخت باخت
برد ها : آرامش و آینده ، باخت :
دوری و غربت ، ولی باید که ساخت
...................................
باخت های اصلی امّا دیگرند:
می روند و جان ما را می برند
آتشِ این دود ها ، از گورِ کیست
جز همان هایی که از ما بهترند ؟