جمعه ۲ آذر
|
دفاتر شعر عیسی نصراللهی( تیرداد)
آخرین اشعار ناب عیسی نصراللهی( تیرداد)
|
دهانت را می بویند
مبادا
یونجه ات زیاد شده باشد( باالهام از شعر شاملو)
سراغ من اگر میآیید
بشتابید
چینی ارزان شده است( باالهام از سهراب)
پرواز را به تعویق
بیانداز
پرونده
مفتوحه است( باالهام از فروغ)
گلویم موشکی باشد
و
من
هر لحظه
با بمب خراب دل
دمار از برج زهرمار
چشمان مراقب
دربیارم
که آنسان بشکنم
در کوچه ی خلوت
سر بی موی
زشتت را( باالهام از دکتر شریعتی)
بی تو شبتاب کرمی بودم
ناگهان رخ ننمودی
آنقدر با مشت به دیوار زدم
کز
هوس ماست و خیار
بیهوش شدی
یادت نیست؟
که به چه حالت
من
از
آن
زوزه
رمیدم( باالهام از فریدون مشیری)
این که دیروز
و
امروز
و
شاید فردا
بیخیال همه ی دخترکان
سردش شد
مرکز سنگ صبور
نسرین است(باالهام از پروین اعتصامی)
من نگویم که مرا سر ببرید
بلکه
یک
بچه آهوی ختن
سرببرید
برجایم( باالهام از بهار)
برو ای کفتر
لنگ بیدست
من ز تو بیزارم
تف به آن پیرهن لوچ و چروکت بدبخت(باالهام ازکارو)
ماکتی خواهم بود
توی یک مغازه
توی
یک برج بلند
بیخبر از آدم
ازقسط
از
وام
و فقط
رنگ پیراهن گلدار زمان میشمرم( باالهام از سهراب)
داد آن گلپسرم
دسته گلی
و
من از کنج خیالم هرشب
به پسر میگویم:
آنکه آویز خیال تو شده
مخمل نیست؟( با الهام از شعر مادر خودم)
صد دانه باروت
پوتین و چکمه
شارون نشسته
دشنه به دشنه
قلب رکیکی
در پیله ی او( باالهام از رحماندوست)
آمدی
خوش آمدی
بنشین
بگو...
بی وقار
چرا
کردی
سوار
آن یک مسافر که یه قرنست
من
کمینش بودم( باالهام از استادشهریار)
غزلی خواهم گفت
همه ی مصرع آن جاخالی
خیالی نیست
کبوتر بچه ی تنها
چرا که مادرت
تنهات گذاشت و
با کلاغ قصه و روباه
بفکر دانلود آوای خویش است( باالهام از سهراب)
ببخشم شام دیروزم
نه
چون حافظ که میبخشد
بهار و سوسن و نرگس( باالهام از حافظ)
تو اگر بنشینی
من و این قسط سر ماه زیاد
من و این حسرت و آه
چه کسی میخواهد
که
بپردازد وام...( باالهام از حمید مصدق)
میازار حوری
که
این بار
قوری بشکند
یار بلند بالای من
از
فرط خوشحالی( باالهام از سعدی)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.