سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        عمو زنجیرباف

        شعری از

        سيدمحمدمعالی

        از دفتر شكست نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۰۶ شماره ثبت ۳۷۳۹۳
          بازدید : ۳۳۷   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سيدمحمدمعالی
        آخرین اشعار ناب سيدمحمدمعالی

         
        دلت ميخواد بازی كُنی ؟
        یادی زِ  بچگی كُنی ؟
        خاطرت هست اَتل مَتل ؟
        قصه چِل گيس وكچل
        يادت ميآد قديما  ؟
        پا بود  ، قد گليما !؟
        حالا، پاهاتو جمع کن !؟
        گلیمی  داشتی،  پهن کن !
        تو ، يك صدا ،بخون بامن ؟
        تا هميشه ، بمون بامن
        ***
        رفته بازم پشت یه کوه
        ببافه زنجیری عمو
        دوباره یه بازی کنه !
        تا ، همه رو راضی کنه ؟  
        ***
        زنجیروکه  بافته عمو
        پشت کوه ، ننداخته عمو!؟
        می خواد مارو ببنده !؟
        به همه مون بخنده !؟
        ***
        اما نمی دونه ، بابا
        یه نصحیت کرده به ما ؟    
        گفته : پاتو نگاه كن    
        بعد گليم انتخاب كن !
        دیگه فکر  بازی نکن          
        هی گریه و زاری نکن
        يه وقت بیرون نیآدتو پات
        بلند نشه ، ديگه صدات
        اینجا همیشه هست فلک
        نجنبی ،   ميخوری کتک !؟
        دست بذاری  تُودست من
        پاره میشه ، زنجیروبند
        باهم باشيم هميشه
        آدم که گرگ  نميشه !!!
         
         
        محمد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4