این روزها
خاک
سرد,نیست
مُردی
مُردم!
......................................1
دندان
دردهایم را
بهانه میکنم
و آخرین قرص نان را
در دهانِ کودکم...
و مدام زمزمه میکنم
امان از این دردِ
دندان!
.......................................2
لبهایم
دوختند به هم
و صدایم
درون حنجره
چشید
طعم اسارت را
و فریادهایی
که به بغض نشست
خموشیِ
لبهایم!
.............................................3
هیس..............!
از غروبی دیگر
مگو
خورشید
جان داد!
............................................4
دلم
خام میشود
معصومانه
که میشوی
آه از دست این
دلم!
....................................5
آمد
مجنون
ماند
عاشق
شنید عاشقیَم
رفت!
..........................................6
املاءِ این روزهایم
خواندنیست
بابا,خون,داد
نان خرید
مادر,خسته,آمد
نورِ چشمش,به چرخِ خیاطی,بخشید
مردی,با بمبِ اتم,آمد
آب های ما,سرب,دارد
ریه های من, در هوایِ این ریزگردها
سرطان آورد
خوشبختی, در قلبِ ما,جا دارد
باز نوزده
و غلطِ همیشگی
"خوشبختی"
...........................................7