سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        برف

        شعری از

        منصور دادمند

        از دفتر سپیدار نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۳:۲۵ شماره ثبت ۳۶۴۹۸
          بازدید : ۳۹۹   |    نظرات : ۲۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منصور دادمند

        می باره برف گوله به گوله
        بر بام خونه ما
        پاک وزلال و آبدار
        با نسیم سرد و جاندار
        می گزد صورت ما
        می شود قلب آسمان صاف
        می پوشد زمین لباس
        عروس زیبا
        سفید حریری ناب
        .......................
        برف می آد گوله به گوله
        میکنه خنده
         یک بچه بی خونه
        کرده بیرونش
        پدر بی شرم و بدکار
        می چشه جفا
        بچه بی خونه
        به هر لحظه از دنیای دیونه
        ....................
        میخنده بچه بی خونه
        که رسید یک هدیه
        برف زیبا
        از آسمان به جونش
        نمیدونه بچه ما
        میمیره ازسردی سرما
        در میان برف با خواب
        میخنده آدم برفی زیبا
        چون یک بچه میخنده
        میکنه آرزو
        زمستان بمیره
        تابچه بی خونه به سرما نمیره
        هر چند خودش میدونه
         به رفتن سرما
        زمستون سپید و زیبا
        آدم برفی میمیره
        .....................
        برف می آد گوله به گوله
        میخنده یک پیرزن 
        دریک خانه بی روح
        تاریک و تنها
        چشیده این پیرزن
         نسیم برف زیبا
        بی ریا و تمیز وشفاف
        می رود آن گریه تلخ دل آزارش
        که بچه اش کرد
         او را دریک قفس تنگ تاریک و تنها
         بی آب و دون و یاد
        می آد برف گوله به گوله
        می برد غم لحظه ای از هر خونه
        می نشینه برف بر صورتم  دونه به دونه
        تا اشکهای من
        از این دنیای دیونه
        بشه با برف هم خونه
        کاش انسانها بودند یک آدم برفی زیبا
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1