يکشنبه ۵ اسفند
قطعه-01 شعری از مهدی رفوگر
از دفتر منهای صفر نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۲۲:۲۳ شماره ثبت ۳۶۳۰۱
بازدید : ۳۵۱ | نظرات : ۲۰
|
آخرین اشعار ناب مهدی رفوگر
|
به خدایی که درون توست سلام می کنم......
نزدیک به سی سال است در چنین روزهایی دچار سالگردی درونی می شوم .....موجی از خاطرات زندگی روزمره ام را برهم می زند ......احوالی پیدا می کنم که همه را می رنجانم .....اما در این سی سال هیچگاه درد دل نکرده و تلاش کردم این موج را پشت بد اخمی و شوخی های مضحک بپوشانم .....اما چند روز پیش که سروده آقای حکیم به نام ( سردار بی سر ) را خواندم ....سکوتم شکست .....احساس کردم باید حرف بزنم ....این مقدمه را به آن سبب نوشتم که شاید خیلی از دوستان مرا شاعری عاشق پیشه می دانند .....گروهی از دوستان هم که گه گاه تلخ می سرایند و من با ایشان مخالفت می کنم ......آن روی سکه را نیز ببینند ....قضاوت کار بسیار سختی است ....آنچه در دفتر منهای صفر نوشته خواهد شد ....جز دردهای پنهان چیزی نیست ....تجربه تلخ مرگ .....
************************
باز سالگردی دگر
خاطرات
تصویرها
و صدا
صداهای نا هنجار مرگ
روز
هر روز
نمی گویم گلی پژمرده
جانی
انسانی
از هم پاشیده
دست ها اطراف خاکریز
پاها فراتر
پشت خاکریز
وسرها
سرهای متلاشی
نواهای مرده
گروهانی از نام های خط خورده
عشق های سیاه پوش
تجسدهای بی عنوان در شهر
دیگر
دیگر حب های افیونی
درمانم نمی کنند
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.