سه شنبه ۱۶ بهمن
قهوه خانه ها شعری از عباس وطن دوست
از دفتر از جنس احساس نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۵:۴۸ شماره ثبت ۳۶۲۹۳
بازدید : ۸۷۲ | نظرات : ۷۵
|
آخرین اشعار ناب عباس وطن دوست
|
ای مار خوش خال وخطم
نیشم زدی ، نیشم زدی
پروانه بودم گرد تو
یکباره آتیشم زدی
چون ماه پنهان پشت ابر
صد چهره پوشیدی ز من
تا رفع تشنگی خود
هر لحظه نوشیدی ز من
گفتی نمی گنجد ، برو
در قاب قلبت ، قلب من
گویا فراموشت شده
اجرای حکم جلب من
در ظلمت چشمان تو
نشناسم از بیراهه ، راه
این عاشق سرگشته را
تا کی ، نمی دهی پناه
رفتی و من آواره ام
در کوچه های شهر تو
افتان و خیزان می روم
با جام زهر قهر تو
چون دود قلیان می رود
از کاسه سر آه دل
ای قهوه چی چاقم نکن
بازم رهان از چاه دل
این قهوه خانه ها مرا
معتاد و دودی کرده اند
ای بی خبر با من چه ها
تا تو نبودی کرده اند...
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.