چهارشنبه ۲۸ آذر
قافیه شکسته شعری از باقر اللهیاری
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۴ ۰۹:۵۸ شماره ثبت ۳۶۲۳۴
بازدید : ۱۰۰۱ | نظرات : ۴۵
|
آخرین اشعار ناب باقر اللهیاری
|
با خودم همیشه می گویم.کاشکی با تو پات می کردم
کاش کفش رفتنت بیرون.من خودم ز پات می کردم
کاشکی به جای دوز و کلک.یک کمی صادقانه تر بودی
کاش من هم به جای توپ و تشر.عاشقانه صدات می کردم
رفتی و دوری ات مرا سوزاند.استخوانم پوکید و دل له شد
کاش جای مات کردن تو.جان خود را فدات می کردم
زیر بار زور و تهدیدش.کاش آن روز مغز من می رفت
کاش یک کمی مدارا با. مادر و با بابات می کردم
سالها گذشت و روح من.روز و شب ترا می خواست
نازنین مال من اگر بودی.چه صفایی باهات می کردم
رفتی و تمام کر من. سیخ و سنجاق و قلقلی بودست
هر زمانی ترا دلم می خواست. حمله ها بر نبات می کردم
پیرم و سفید موهایم.کچل و چلاق و هم کورم
طاسی و چلاقی ام به درک. کاش می شد نگات می کردم
کاش مثل کودکی هر روز. می زدم چنگ و می زدم جفتک
گاه گاز نرمی از لپ هات. بوسه گاه از لبات می کردم
بی تو ای بهانه ی پرواز.حس و حال تنبلی دارم
تو اگر کنار من بودی. سفر کائنات می کردم
پ.ن
هر شعری لزوما بیوگرافی شاعر نیست
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.