سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 13 بهمن 1403
    3 شعبان 1446
    • ولادت حضرت امام حسين عليه السلام، 4 هـ ق، روز پاسدار
    Saturday 1 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

      شنبه ۱۳ بهمن

      دوبیتی هجر یار

      شعری از

      جاسم ثعلبی (حسّانی)

      از دفتر غروب ماه نوع شعر دوبیتی

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۴ ۱۸:۴۹ شماره ثبت ۳۶۰۵۲
        بازدید : ۹۲۰   |    نظرات : ۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      دوبیتی هجر یار
      دلم از هجر دلداری گرفتار
      شب وروزش کشیده درد بیمار
      چرا مایوس گشتم از وصالش
      سر و جانم به یادش سست و غمخوار
      ***
      دلم راز حقایق را شنیده
      تمام عمر در ذلت کشیده
      خدایا خسته ام از درد و زاری
      چرا یک روز شادی را ندیده
      ***
      دلم در عشق بدنامی گرفتار
      نه دنیا رو نما کرده نه دلدار
      چو قایق مانده ام در ساحل غم
      ندیدم موج دریایی وفادار
      ***
      دلم در کلبه ی خود دردش افروخت
      نمی داند ولی آن بی غرض سوخت
      طبیبش گفت صد در صد بمیر است
      ولی با آه و ناله سینه ام دوخت
      ***
      دلم سنگ صبور غم پرستان
      کلاف درد پیچیده تو زندان
      چقدر صحنه چقدر محنت چقدر درد
      گمان آلوده کرده بی گناهان
      ***
      دلم با رنج و زاری سازگار است
      غم و غصّه تو قلبم ماندگار است
      نه شادی دیده ام جانا نه فریاد
      گلم در حسرت بوی بهار است
      ***
      در این دنیا لبم از خنده بسته
      پل عشقم زناداری شکسته
      خیال روح خوشبختی تو گور است
      که گویی منکر و نکره نشسته
      ***
      دلم در آتش و جانم پر از دود
      پیام دلربایی دردش افزود
      جهنم گشته قلبم از جدایی
      نه دریا جای خاموشی نه صد رود
      ***
      دلم محراب تهمتهای خویش است
      زبانم قاصر از ایذای کیش است
      عمل به خالق دانا سپردم
      نمی لغزد زفعل پس و پیش است
      ***
      یکی با یک برابر نیست انگار
      عدالت پیشگان مخدوشه سرکار
      یکی بی نان و بی مسکن تهیدست
      یکی لذت پسند گوشت مردار
      ***
      یکی را با یکی سازش ندارد
      عدالت با تهی نازش ندارد
      بمیر از درد خود در حجله ی بخت
      چرا چون برده را فازش ندارد
      ***
      کلام حق کلید رستگاری
      لطیف و مونس هر خوشگواری
      نه خوف از موبدان باشد نه ترسی
      طلای کوه بارت ماندگاری
      ***
      جاسم ثعلبی (حسانی) 23/01/1394
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2