سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 30 آذر 1403
    20 جمادى الثانية 1446
    • ولادت حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها، هشتم قبل از هجرت، روز زن
    Friday 20 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۳۰ آذر

      مادرم دروغ نمی گفت

      شعری از

      صادق عماری

      از دفتر من و تو نوع شعر قطعه

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۴ فروردين ۱۳۹۴ ۱۸:۰۱ شماره ثبت ۳۵۶۱۱
        بازدید : ۷۵۵   |    نظرات : ۱۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      دفتر من و تو
      مادرم دروغ نمی گفت
       
      مادرم سی ساله بود و من  سه سالی داشتم
      از پدرمحروم بودم                   حال زالی داشتم
      ما غذا کافی نداریم و  معیشت         سخت بود
      غصه دارد مادرم          گاهی شود روزش کبود
      مادرم با جعبه ای پوشاک             درب خانه ها
      می فروشد ،           در صدی دارد برایش از بها
      من هوس کردم برنجی        با غذا روزی خورم
      مادرم سعی خودش کرد و         برنج آورد دم*
      او نخورد و داد آنرا          تا مرا          حالی کند
      گر خودم خوشحال هستم  نیز خوشحالی کند
      گفتم ای مادر بیا با من بخور ،            ای یاورم
      گفت او سیر است ،        ای جانم فدای مادرم
      روزگاری داشتم      یک بار          ماهی اشتها
      داد ماهی     او نخورد از او  که     پرسیدم چرا
      گفت   میل خوردن ماهی ندارد             از قدیم
      چون نمی خواهد درآن اوهم شود بامن سهیم
      دیدم او را بی کمک      در روز برفی بی هراس
      ایستاده درب یک منزل که      بفروشد      لباس
      گفتم ای مادر         بیا سرما شدید است و زیاد
      گفت سردم نیست  می لرزد چنان او از نهاد**
      ابتدا گفتم که مادر   حرف هایش راست نیست
      هرچه گوید ازدلش بوده ولی ازخواست نیست
      لیک بعدا کشف کردم        قصد آن مادر چه بود
      در زمانی معرفت را  یافتم               او رفته بود
       
      * آورد دم از دم آوردن و دم کردن برنج
      ** نهاد با کسریا فتح نون به معنی بنیاد
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2