سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        منظومه شریف حدیث کسا

        شعری از

        فاطمه خواجویی راد

        از دفتر باغ نور نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۴ فروردين ۱۳۹۴ ۱۲:۱۷ شماره ثبت ۳۵۶۰۷
          بازدید : ۸۴۴   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فاطمه خواجویی راد

        به نام خدا
        نظم حدیث شریف کسا
        خانه ای با ساکنان پاک ِ پاک
        دوراز آن  شد هر پلیدی ،گردو خاک
        مر کز آن خانه گشته فاطمه
        پنج تن،بر محورش بی واهمه
        یک به یک باشد ستونش اولیا
        چل چراغش شد بتول ِمصطفی
        خانه همرنگ ِ گل نسرین  شود
        لحظه هایش از دعا شیرین شود
        ماه و خورشید و ستاره بی گمان
        دو ستان خانه و آن مردمان
        با دو چشم فاطمه شب،همنشین
        می شود باذکر مولا دلنشین
        سوره ی والشمس ،ذکر آفتاب
        با حسین و با حسن خندان ِ آب
        جلو ه ای از عالم بالا یقین
        جلوه گر گردیده بر روی زمین
        خانه از لطف و صفا بارانیست
        آیه ی تطهیر به آن ارزانیست
        می شود ذکر حدیثش در کسا
        می برد هر عاشقی را ما سوی
        چون عنایت می کند او بر زمین
        اهل بیت عرش را اینجا ببین
        اهل ِ عصمت اهل رحمت اهل جود
        اجتماعی پنج ،از اهل سجود
        قل هو الله احد شد ذکرشان
        حکمت و قران و برهان ،فکرشان
        داخل آن خانه شرح ماجرا
        "هل اعطی" زیر عبای مصطفی
        می شود یک روز مهمان ِ بهار
        آن نبیّ ِمرسل ِ پروردگار
        با سلامش صلح و آرامش رسد
        شعله ی غم را زدل کاهش دهد

        آن یمانی آن کسای با صفا
        را بیاور دختر خیر الوری
        ضعف و سستی از برت پر می کشد
        زمزم شادی به چشمت  می رسد
        می رسد اوّل کس آنجا با پدر
        کثرت نورو ووفا خیر البشر
        بر مشامش بوی سرمد می رسد
        بوی جدّش بوی احمد می رسد
        تا حسن سوی کسا با عشق رفت
        شعر تر در دفترم بی عرق رفت
        ساعتی نگذشت بحر بی کران
        جوهر قران حسین ،آب روان
        آمد از شو ق ولی پُر شد دلم
        با سلامش بوستان شد محملم
        رفت سوی جدّخود آن کهکشان
        لحظه ها سر شارِعشقنددر جهان
        چشم ها از تشنگی سر شار ِ آب
        می شوند با یاد نامش ناب ِ ناب
        می رسد نو بت به الله یا علی
        کی جدا از او شود والله علی!!!
        قاب ِقرآن مر کز آیات ِ دین
        شد علی مر تضی در ذات دین
        چشم او روشن به زهرا می شود
        در سرای دل چه غو غا می شود
        یک سلام از عشق بین ِآن دوتا
        باغ ِ ریحان می کند آن لحظه را...
        تا که وارد در کسا آن یار شد
        چشم مست ِمصطفی بیمار شد
        زد شکوفه باغ ِ جان ِ مصطفی
        در ملاقات ِ علی زیر کســــا
        اجتماع ِ پنج تن کامل نشد
        تا زمانی فاطمه واصل نشد
        او نباشد می شود مجنون ،دل
        لیلی باغ ولی کانون دل
        اذن می خواهد دلیل ِ اولیا
        تا شود کامل زاو بیت خدا
        چشم در چشمش گذارد مصطفی
        بی تو ناقص اهل بیت ِ کبریا
        مصدر ذات ِ احد سکان عرش
        از تو ثابت می شود ارکان ِعرش
        بعد از آن جمع رسالت پا گرفت
        افتخار ِ انبیا بالا گرفت
        رو به سوی آسمان با دست راست
        هر چه خوبی هرچه عشق از او بخواست
        جان آن ها جان ِ من ای باراله!
        دشمنم برآن که از آن ها رها
        آیه ی تطهیرو نورتد هر کجا
        هر پلیدی "رجس"از آن ها جدا
        عشق شعله می کشد از آسمان
        تا ببوسد خانه ی نُه آسمان
        از تمام آن همه لاهو تیان
        اذن بر جبریل آید آن زمان
        جوهر امکانیان فرمان دهد
        تا بیایددر کسا رو ح روان
        از سما تنهاست جبریل ِ امین
        راز دار ِمصطفی روی زمین
        می دهد روی سخن ذات مبین
        قدسیان ،کروبیان ِراستین
        خلق کردم این جهان و آن جهان
        از برای فاطمه جانان ِ جان
        "هُم اهلُ بیت ِالنبوّه:....فاطمه
        هُم ابوها بعلُها........بی واهمه
        هر کجا ذکر شریف این کسا
        شد اجابت هر دعای بی ریا
        می رساند عشق آنان را سلام
        یک سلام جاودانه با دوام.....
         
        غزل 1
        سرراهت کبوتر های حیدر
        کنار بر که دل می زند پر
        تویی یک جلو ه ی بی مثل و مانند
        تویی جان ِ علی در جان ِداور
        تو یی  سیب ِدرخت  آفرینش
        تورا چیده ،علی مولای خیبر
        صد ده پنجره وا می شود از
        سحرگاهت علی !میلاد ِ ساغر؟!
        حوالی ِ نگاهت سفره ی صبح
        شده مهمان !دل ِ من ،شاد کوثر
        تویی اول تویی در عشق آخر
        گرفتار نگاهت شد پیمبر
        غزل های دلم نذر نگاهت
        غزل ها می دهند بوی معطر
        تمام لحظه ی شعرم غزل شد
        فدایت  این غزل روشن ترین تر...
         
        غزل2
        تقدیم به حضرت زهرا
        تنها.... حیاط ِخـــــلوت ِترانه ای تو
        امشب به گوش واژه ها بهانه ای تو
        در مثنوی هم در غزل شوق ِبهاری
        یک اتفاق ِ خوبِ شاعــــرانه ای تو
        رقص چمن در پیچ ِ پیچ ِپای پیچک
        لبخند جاری بر لب ِ جوانه ای تو
        در مـــحور ِپرواز چشم هر قناری
        تا بی کران ِ آسمان ،نشانـــــه ای تو
        بر دیده ی شبنم به وقت ِابرو باران
        رنگین کمان ِشوق ِ کودکانـــه ای تو
        سهم ِ تمام شعرها ی من تو هستـــــی
        صبح ِ صبوح ِ سر خوش ِ شبانه ای تو
        سرمست از جام جهان بین ِالستـــــــم
        چون بی نهایت از دلم ،روانــه ای تو
         
        قسیم النْاروالجنه که باشد
        به غیر از فاطمه زهرای اطهر
        تمام ساقه هاو شاخ اسلام
        زنور ِفاطمه بی شک ،تناور
         
        به قول مصطفی اوّل کسی که
        ز او روشن شود اوّل بتو لست
        نشان ِشاخ طوبی،آیت عشق
        که ماه آسمانش بی افو لست
         
        شود محبوبه ی خاص الهی
        گل نیلوفر دیواربه دیوار
        شود همسایه ی دشت شقایق
        به شب های دعا آن چشم بیمار
         
        بقای عهد دیرین از وفایش
        خلیل چشم ِبیمارش خداوند
        نفس های تمام جنّ و الانس
        ز انفاس مسیحش بر می آیند
         
        فضیلت های آن درْگران قدر
        زحدّ افزون بود چون قصه ی قند
        مقامش در رضایت قاب ِقوسین
        شمار ذکرشان از کم جدایند
         
        به پهلویش حقیت های قرآن
         زبانش ذکر ِطاها ذکر ِیاسین
        دمادم از لبش حکمت بریزد
        شمیم ِآیه های طورو والتین
         
        بهار فاطمی بستان بخندد
        گل و هم نرگس و ریحان بخندد
        به نام فاطمه ؛آفتاب و مهتاب
        تمامش آسمان ،گریان بخندد
         
        به مولایم علی سو گند می خورد
        نسیم جاودان دشت خورشید
        به نام فاطمه خیبر گشا شد
        علی از مهر ِ زهرا چشم ِامّید
         
        تمام مادران شهر خورشید
        به نام ِفاطمه ٰ،زیور بگیرند
        نجابت هم کرامت هم تولی
        چه الگویی زاو بر تر بگیرند
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6