دوشنبه ۵ آذر
خسته شعری از جعفر جمشیدیان تهرانی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ۱۹:۲۶ شماره ثبت ۳۵۳۰۱
بازدید : ۵۱۲ | نظرات : ۳۹
|
دفاتر شعر جعفر جمشیدیان تهرانی
آخرین اشعار ناب جعفر جمشیدیان تهرانی
|
بلای آمده بر سر به سر نمی آید
در این شبان تیره چراغی بدر نمی آید
ز بسکه گریه نمودم بر این گذار سیاه
دگر ز دیده سرشکم بدر نمی آید
گلی ز شاخه نروید در این شبان سیاه
صدای بلبل و مرغ سحر نمی آید
کبوتران حرم را شکسته بال مگر
در این دیار که پیک خبر نمی آید
ز ابر تیره خدایا چرا در این ایام
به جای ریزش باران شرر نمی آید
جوان که بودم اگر دل به چاه غم افتاد
کنون که پیر شدم هم بدر نمی آید
ز درد و ناله بخواهم قلم کشم بیرون
ولی قلم به زبان دگر نمی آید
کسوف شرق ندانم ز بهر چیست مگر
قمر میان شمس و زمین رفته در نمی آید
گرفته زانوی غم در بغل دو دیده براه
جز این دو کاری از این خسته بر نمی آید
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.