دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر جعفر جمشیدیان تهرانی
آخرین اشعار ناب جعفر جمشیدیان تهرانی
|
پا را منه به غفلت بر نقش های قالی
تا ناله بر نخیزد زین نقش های عالی
این باغ و این گلستان از اشک گشته سیراب
هر گز ندیده ایام بی آب و خشکسالی
با هر گره چکیده اشکی به روی این دار
تا سر کشیده بالا این قامت نهالی
پائیز بر بهاران سیلی زند سر انجام
باغ خزان ندیده پرورده روی قالی
چشمان خویش بیند نقش شفق ببندد
یا بنگرد کمر را ماهی کشد هلالی
; با هر گره که بندد; نقشی بیافریند
بر داربست و بر دل پیوسته در توالی
آب و بابا و بارش در مدرسه نیاموخت
نقشی زند از اینها از روی خوش خیالی
دردی نهفته باشد در تار و پود این نقش
رنجی کشیده لبّاف دوران خردسالی
نقشی که آفریند از دل هر آنکه بیند
ماتم اگر نشیند حق است بی سئوالی
پایش کجا گذارد بر نقش خویش هر گز
خاکش نشیند از گور بر نقش لایزالی
این نقش های زیبا اندیشه کرده ای تو
از دستهای خرد است با معده های خالی
نقش گرسنگان است در زیر پای بی درد
خرما خوری جنوبی ماهی خوری شمالی
دل پاک باش و بنشین نقشی نگر بکن گوش
چون ناله ها شنیدی زیبد اگر تو نالی
; ای کاش زاخترانم می بود واژگانی ;
تا آورم به هر بیت زین واژه ها مثالی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.