دوشنبه ۳ دی
پیاله سحری شعری از جعفر جمشیدیان تهرانی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۱۴ شماره ثبت ۳۴۶۱۸
بازدید : ۵۱۶ | نظرات : ۲۰
|
دفاتر شعر جعفر جمشیدیان تهرانی
آخرین اشعار ناب جعفر جمشیدیان تهرانی
|
پیاله سحری شب که سر کشید بیا
وداع و وقت خدا حافظی رسید بیا
در انتظار تو بودم که شب گشائی در
سپیده در بگشود و ز ره رسید بیا
زبس در انتظار نشستم که آئی در پیشم
چراغ رفت چو نفتش به ته کشید بیا
صبا چو گفت ندارد پیامی از طرفت
ز غصه جامه خود غنچه هم درید بیا
رسید قصه این خانه خراب دلم
به جغد آن خرابه بسویم پرید بیا
دکان خانه دل پر ز غصه گشته ولی
نه آن رفیق و نه دشمن از آن خرید بیا
گلی برای تو دارم که حرف عشق زند
به پای بوته آن اشک من چکید بیا
بهر کجا که بکردم ز دست غصه فرار
دو پا گرفت و چنان پشت من دوید بیا
گذشت عمر و کمر شد کمان و پای علیل
سیاه روزم و مویم بشد سپید بیا
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.