سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 دی 1403
    28 جمادى الثانية 1446
      Saturday 28 Dec 2024

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۸ دی

        عاشق اصفهانی

        شعری از

        منصور شاهنگیان

        از دفتر گذشت ايام نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۳ ۱۲:۴۱ شماره ثبت ۳۴۲۳۳
          بازدید : ۷۲۹   |    نظرات : ۲۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منصور شاهنگیان
        آخرین اشعار ناب منصور شاهنگیان

        با شنیدن مژده ء دیروز ِ ریاست محترم جمهور
        در اصفهان ، مبنی بر اینکه :
        تا وقتی که من هستم ، آب زاینده رود قطع نمیشود ....
        همراه با خوشحالی همشهریان صبور و نجیب اصفهانی  ، این سروده را تقدیم میکنم :
        ضمنا در صورت رعایت لهجه ، ( هر چند برای غیر همشهریان احتمالا مشگل است )  وزن و قافیه درست در میآید ...
         
         
        پرسیدم از : جَوُ نک ِ  همسایه ، حالتو ن ، چو ُ نِـس 
        گفتا دلم اسیر ِ دو چشمی ، یهنا ، مُـسَلمُو ُ نِس
        گفتم  برای عاشقی ، اینجوری ، دَ ر به داغـوُ نی ؟
        گفتا : نَ پَ ، بَـرا ، عقدی دوباره ء ،مامان جو ُ نِـس
        گفتم تو این ، گرونی دِلِـت ، لَک زِده ، بَـرا ، غصه ؟
        یا این که : استِرِ س ُ  ، اونچه ، قاتـل ِ  جو ُ نِـس
        گفتا بمن نگو ، به دل ِ  لا مصّبم ، بوگو ، افسوس 
        که دشمَـنَـم  شده و گیـر ِ  اون ، دو چِش مو ُ نِـس
        گفتم خدا نکرده  خُـل و چِـل ، شدی ، تو انگاری
        گفتا : فقط ، تو بِـدون ، نو کِـرت یه ، مهمو ُ نِـس
        گفتم به تازگی خودتو ، خُب تو آینه ای ، دیدی
        گفتا آره ، دیروز  که هنوز  زَهره ام  اُوَنگو ُ نِس 
        گفتم چِشات میگن که تو خیلی ، تِـلا طو ُ می
        گفتا که : قایقی عشقم ، حسابی داغو ُ نِـس
        گفتم شدی ز غم و غصه ، عینی ، نی قِلیون
        گفتاچیکار کو نَم که دلم  اِز غمش پِریشو ُ نِس
        گفتم نشین ، تو  اطاقِت ، بِـزِ ن ، برو ، بیرون
        اِگه که رودخونه خُشگِس،خاجیک ،چراغوُ نِس
        گفتم کجا می شینه ، دُختِـره ، تو ، مرداویج
        گفتا نیمیدونَم که مالی طوقچی یا که لُنبوُ نِس
        گفتا ز دیده ، آخی ، اشگی من ،سرازیرِ س
        گفتم ندیده حالی ترو اون که مثلی مجنوُ نِس
        یاسین خلاصه تو  گوشِش ، میخوندم و انگار
        یه کرّه خر ، ز  شعور ، پیش ِ اون ، فلاطو ُ نِس
        خدا نخواد  بَـرا هیشگی که عاشقی یه بلاس
        که این بلا ،  چه برای گدا ، چه ، قارو ُ نِس
         
        اصفهان زمستان 93
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1